آيه‏ ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - صفحه 115

رسولش نيز او را دوست دارند، حمله‏كننده است و اهل فرار نيست، خداوند به‏دست او (دژهاى دشمنان را) مى‏گشايد، جبرئيل در سمت راستش و ميكائيل در سمت چپ اوست.
هر يك از مسلمانان كه خوابيد به اين اميد بود كه فردا صاحب پرچم باشد، چون روز خيبر فرا رسيد، پيامبر فرمود: «على‏بن ابى‏طالب كجاست؟» تا آخر حديث. ۱
از اين حديث نبوى برمى‏آيد كه اين صفت اختصاصىِ حضرت على عليه ‏السلام بود كه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلميادآور شده بود تا نشان دهد كه حضرتش به طور خاصّ، واجد اين صفت است. پس اين ويژگى آيه را به آن‏حضرت اختصاص مى‏دهد.
استاد ما، علّامه طباطبايى، در تفسير آيه‏ى كريمه مى‏گويد:
قرآن در بلاغت خود، شيوه‏اى جديد در پيش نگرفته و روشى ابداعى در باب كاربرد الفاظ، تركيب جمله‏ها و وضع كلمات در برابر معانى آن‏ها، اختراع نكرده است. تفاوت قرآن با كلام‏هاى ديگر، در موضوعى ديگر است. توضيح اين‏كه ما در كلام خود، معانى و مدرَكات خود از معانى را بر اساس فهم ناشى از زندگى اجتماعى‏ـ كه به فطرت انسانى خود آموخته‏ايم‏ـ به كار مى‏گيريم. از جمله شؤون اين‏گونه برداشت، حكم به قياس است. در اين‏جا باب مسامحه و آسان‏گيرى در ذهن ما باز مى‏شود. ما «تعداد فراوان» را به جاى «همه‏ى افراد» و «غالب» را به جاى «دائم» مى‏نشانيم، هر امر قياسى را امر مطلق مى‏پنداريم و هر امر نادر (كمياب) را با معدوم همراه مى‏سازيم.
بدين‏سان است كه امور را به زيبا و زشت، پسنديده و ناپسند، خوشايند و ناخوشايند، تقسيم مى‏كنيم و در اين باب، مطلق سخن مى‏گوييم؛ درحالى كه مبناى ما، فقط برخى از حالات و بعضى از اندازه‏گيرى‏ها بوده كه نزد بعضى اعتبار دارد نه همه افراد، و با بعضى از اشياء قياس مى‏شود، از روى تسامح و تساهل، نه از روى دقّت علمى. اين نكته در مورد اندك مسائلى است كه از واقع امور درك مى‏كنيم. امّا آن‏چه در مورد آن تعقّل مى‏كنيم، بسيار بيشتر است. آن‏چه انسان از آن خبر مى‏دهد و در عالم خارج از آن سخن مى‏گويد و احاطه بر واقعيّت ـ در جنبه‏ى ادراك و كشف‏ـ را تخيّل مى‏كند، مبنى بر تسامح در بعض

1.ملحقات احقاق الحق ۵ / ۳۶۸ـ ۴۶۸.

صفحه از 124