آيه‏ ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - صفحه 120

232 و 233؛ الطرائف / 111؛ بحارالانوار 28 / 26ـ 36؛ تعليقات احقاق الحق 2 / 295ـ 296؛ مقاله‏ى سيّد جعفر مرتضى در سال پنجم مجله‏ى الهادى؛ كتاب سيرى در صحيحين (فارسى) 1 / 333.
خلاصه‏ى مضمون اين احاديث، آن است كه پيامبر مى‏فرمايد:
من در روز قيامت، جمعى از اصحاب خود را مى‏بينم كه وضع ناخوشايندى دارند. مى‏گويم: خدايا! اينان اصحاب من بودند. به من پاسخ داده مى‏شود كه اينان به گذشته‏ى (كفر و جاهليّت) خود برگشتند. ۱
به اين روايات بايد گروهى ديگر از روايات را افزود كه مى‏رساند جنگ با على عليه ‏السلام جنگ با رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمو صلح با اميرالمؤمنين، صلح با پيامبر است. بديهى است كه جنگ با رسول خدا كفر است. پيامبر نيز به حضرت على عليه ‏السلام امر فرموده بود كه با دشمنان خود (ناكثين و قاسطين و مارقين) بجنگد.
نيز گروهى از روايات را بايد افزود كه حبّ اميرالمؤمنين عليه ‏السلام را ايمان و دشمنى با او را كفر و نفاق مى‏داند. هر كسى كه از حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام دور شود، از خدا و رسولش دور شده است و خداوند براى غضب حضرتش غضب مى‏كند. بنگريد: تعليقات احقاق الحق 6 / 59 تا 78، 395 تا 400 و 552؛ همان كتاب 7 / 189 تا 256.
2ـ 7ـ 7) بطلان اين سخن كه مصداق آيه‏ى «فسوف يأتي اللّه‏ بقوم يحبّهم و يحبّونه....» را خليفه‏ى اوّل بدانيم، از بديهيّات است. بديهى است كه ابوبكر در هيچ جنگى شجاعت نشان نداد و در راه خدا جراحتى نديد و هميشه از جنگ‏ها مى‏گريخت. چگونه چنين كسى را مصداق محبّ خداى سبحانه و مجاهد در راه خدا بدانيم؟ عدول از اميرالمؤمنين عليه ‏السلام ـ با اين‏كه اوصاف يادشده در آيه را دارا بودـ چه معنايى جز تعصّب و انحراف از حق دارد؟
به اين مطالب بايد افزود كه نزول اين آيه در مورد جنگ اميرالمؤمنين عليه ‏السلام با

1.مؤلّف بزرگوار، در اين‏جا نصّ ۱۶ حديث را به اين مضمون، به نقل از صحيح بخارى و مسلم آورده، كه براى پرهيز از طولانى شدن مقاله، به نقل خلاصه‏ى مضمون آن‏ها اكتفا شد. (مترجم)

صفحه از 124