بخشيد، از دو حال خارج نيست: يا زكات واجب است، كه در اين صورت بايد بپذيريد كه حضرتش پرداخت زكات واجب خود را از اوّل وقت خود به تأخير انداخته بود و اين در نظر اكثر عالمان، معصيت محسوب مىشود كه على عليه السلام از آن منزّه است و يا صدقهى مستحبّ است كه نمىتوان بر آن نام زكات نهاد.
از سوى ديگر، زكات بر حضرتش واجب نبود، چون مىدانيم كه امام على عليه السلام در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمفقير بود. از زاويهى ديگر نيز مىتوان گفت: بعيد است كه آن پرداخت مالى را از مقولهى زكات بدانيم؛ چرا كه زكات زمانى تحقّق مىيابد كه در هنگام وجوب، قصد شود؛ امّا آنچه حضرتش انجام داد، به عنوان انفاق بود، زمانى كه سائلى نيازمند ديد كه كسى به او توجّه و احسان نمىكند.
جواب:
2ـ 9ـ 1) تعيّن لفظ زكات در معناى اصطلاحى شرعى آن، پس از نزول قرآن و حكم به وجوب و تشريع آن در دين، در عرف متشرّعه تحقّق يافت؛ امّا لغت مىرساند كه لفظ زكات، دايرهاى گستردهتر از مصطلح شرعى دارد. كلمهى زكات در حال اطلاق يا در هنگام همراهى با «صلاه»، به معنى انفاق مال در راه خداست؛ چنان كه خداى تعالى در مورد انبياى گذشته خبر مىدهد. مثلاً در مورد حضرات ابراهيم و اسحاق و يعقوب عليهم السلام مىفرمايد:
و أوحينا إليهم فعل الخيرات و إقام الصّلاة و ايتاء الزّكاة.۱
نيز در مورد حضرت اسماعيل صادق الوعد فرمود:
و كان يأمر أهله بالصّلاة و الزّكاة و كان عند ربّه مرضيّا.۲
و نيز از زبان حضرت عيسى عليه السلام در گاهواره نقل مىكند كه فرمود:
و أوصانى بالصّلاة و الزّكاة ما دمت حيّا.۳
بديهى است كه زكات مالى به معناى مصطلح اسلامى، در شريعتهاى آنها