طاعت خود و نهى او را نهى خود و عصيان او را عصيان خود قرار داده است. پس رسول صلى الله عليه و آله وسلم، سرپرست جامعهى مؤمنان و مدبّر شؤون آنهاست.
1ـ 6) اين ولايت براى مؤمنانى كه در آيهى 55 مائده وصف شدهاند، ثابت و قطعى است و اين قرينهاى است بر آن كه معانى آيه، روشن و آشكار است.
1ـ 6ـ 1) گفتيم كه خداى تعالى تنها ولىّ مطلق است، نه ديگرى. بدين معنى كه متولّى امور مردم در واقع و نفس الامر است؛ از آنرو كه منافع و اعضا و نيروهايى براى آنها آفريده كه امكان بهرهگيرى از آنها را برايشان فراهم مىآورد. همچنين برايشان سنّتهايى تبيين كرد و زمينههايى فراهم آورد. اين ولايت عامّهى مطلقه است.
1ـ 6ـ 2) ولايت خاصّهى خداوند براى مؤمنان، عبارت است از عنايت به آنها، الهام و توفيق الاهى به آنها كه خير و صلاح روحانى و جسمانى را برگزينند؛ يعنى بر اساس ايمان به خدا و مطالبى كه پيامبران آوردهاند، خير خود را برگزينند.
1ـ 6ـ 3) ولايت مؤمنان نسبت به خداى تعالى: خداوند، از اين ولايت، به ايمان و تقوا تعبير فرمود. مؤمنان، با ايمان به ولايت خدا نسبت به خودشان، اين ولايت را مىپذيرند؛ يعنى از ژرفاى جان باور دارند كه تنها او متولّى امور آنهاست.
1ـ 6ـ 4) ولايت برخى از مؤمنان نسبت به بعضى ديگر، يعنى همكارى آنها با يكديگر، در امورى كه مشترك است، همراه با استقامت آنها بر كارهاى نيك. اين مطلب از آيهى قرآن برمىآيد:
و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض، يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصّلاة و يؤتون الزّكاة... .۱
خداوند، در آيهى ديگر (انفال (8)/ 72) آنها را به مجاهده در راه خدا با اموال و جانهاى خود وصف مىكند. هر كس چنين باشد، ولايت او بر تمام مؤمنان واجب مىشود. ولايت مؤمنان بر يكديگر، معنايى جز اين ندارد؛ يعنى مؤمن يار و ياور مؤمن ديگر در راه حق مىشود تا شأن ايمان و اهل آن برترى يابد. هر كس از اين حدّ