2ـ 2ـ 5) علّامه طباطبايى ابتدا مواردى را ياد مىكند كه لفظ جمع به كار رفته و معناى مفرد مورد نظر است، و سپس پرسش و پاسخى بدين ترتيب بيان مىدارد:
پرسش: اينگونه موارد، شامل مردمى است كه نظر آنها را مىديدند يا به كار آنها رضايت مىدادند. از اينرو، خداوند، از آنها و كسانى كه به آنها ملحق مىشوند، به صيغهى جمع ياد كرد.
پاسخ: نتيجهى اين بحث، جواز اينگونه كاربرد در زبان است، به هر دليل كه روا باشد. پس آيهى «و الّذين آمنوا.... راكعون» نيز همين حكم را دارد. اين نكته، اشاره است كه انحصار انواع بزرگداشتهاى دينىـ از جمله ولايت يادشده در آيهـ انحصارى گزاف و بىدليل نيست و فقط تابع تقدّم در اخلاص و عمل است، نه عامل ديگر. ۱
2ـ 2ـ 6) علّامه طباطبايى همچنين مىنويسد:
بيشتر راويان اين اخبار، صحابهى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمو تابعانى بودند كه از نظر زمان، در پىِ آنها آمدند. تمام اينان در زمرهى عربهاى خالص بودند كه زبان آنها تغيير نيافته و با زبانهاى ديگر نياميخته بود. اگر اينگونه كاربرد لفظ، از نظر قواعد زبانى درست نبود و نزد اهلش ناشناخته بود، يقينا طبيعتِ زبانشناسانهى آنها اين مطلب را نمىپذيرفت، و آنها به اشكال گرفتن در اين مورد، سزاوارتر بودند، در حالى كه از هيچ كدام از آنها چنين مطلبى نقل نشده است. ۲
2ـ 2ـ 7) فرض كنيم كه اين كاربرد، مجازى باشد. در اين صورت، عقيده به آن اشكال ندارد؛ چرا كه هم در كلمات عرب و هم در قرآن، بسيار شايع است و نپذيرفتن آن، فقط تعصّب كور را نشان مىدهد.
2ـ 3) پرسش سوم
كلمهى ولىّ، معانى گوناگون دارد كه زبانشناسان ياد كردهاند، مانند ناصر و محبّ. پس ممكن است مراد، ولايت نصرت يا محبّت باشد. در اين صورت، آيهى شريفه دلالت دارد بر معانىاى كه آياتى مانند «أولئكَ بعضهم أولياء بعض»۳ و