آيه‏ ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - صفحه 113

به عبارت ديگر، اين‏كه خداوند رحمان، اين مقام را براى حضرتش قرار داده، يك امر است و اين كه شرايط براى اقدام او به امر ولايت فراهم آيد، امرى ديگر. اين روشن است و ترديدى در آن نيست، بلكه امرى است كه نزد مردم شناخته شده و در مورد سلطان و ولى‏عهد مى‏پذيرند.

2ـ 6) پرسش ششم

فخر رازى مى‏گويد:
على‏بن ابى‏طالب [ عليه ‏السلام ] تفسير قرآن را بهتر از اين رافضى‏ها مى‏دانست. اگر اين آيه بر امامت حضرتش دلالت داشت، در مجلسى به آن استناد مى‏كرد. بايد دانست كه اين گروه نمى‏توانند ادّعا كنند كه اين كار را از روى تقيّه رها كرد؛ چرا كه به نقل خودشان حضرت على عليه ‏السلام در روز شورا، به حديث غدير و خبر مباهله و تمام فضايل و مناقب خود تمسّك جست، ولى براى اثبات امامت خود به اين آيه تمسّك نجست. ۱

جواب:

2ـ 6ـ 1) با دليل‏هاى يادشده، نزول آيه در مورد ولايت على عليه ‏السلام ثابت شده است، پس عدم استدلال او به اين آيه، ضررى به مطلب نمى‏زند؛ چرا كه شايد آن‏حضرت، به دليلى كه بر ما پنهان مانده، به آن استناد نكرده است، يا اين كه به آن استدلال كرده و خبر آن به ما نرسيده است.
2ـ 6ـ 2) بنابر بعضى روايات، حضرتش به آن آيه استناد كرده، چنان كه در منابع زير آمده است: كتاب سليم‏بن قيس / 198 و 296؛ الغدير 1 / 196؛ فرائد السمطين؛ ملحقات احقاق الحق 5 / 35 و 39؛ به نقل از كتاب درّ بحر المناقب نوشته‏ى ابن‏حسنويه موصلى؛ امالى شيخ طوسى 2 / 162.

1.تفسير فخر رازى ۱۲ / ۲۸ ؛ نيز بنگريد تفسير طبرى ۶/ ۲۸۷ـ ۲۸۹.

صفحه از 124