آيه‏ ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - صفحه 123

نبوده است.
هم‏چنين به آياتى كه در سوره‏هاى مكّى آمده، توجّه شود، مانند آيه‏ى: «قد أفلح من تزكّى»۱ و «الّذي يؤتي مالهُ يتزكّى»۲ ، به ويژه سوره‏هاى نازل‏شده در اوّل بعثت. مسلمانان در آن سال‏ها ـ كه زكات فعلى تشريع نشده بودـ چه چيزى از لفظ زكات در اين آيات مى‏فهميدند؟
نكته‏ى مهم‏تر اين كه آيه‏اى كه وجوب زكات گرفتن از آن به دست مى‏آيد، مى‏رساند كه زكات از انواع صدقه است:
خُذ من أموالهم صدقة تطهّرهم و تزكّيهم بها و صلّ عليهم...۳
وجه تسميه آن به زكات، براى آن است كه صدقه، درون يا مال انسان را تطهير و تزكيه مى‏كند.
كاربرد كلمه‏ى زكات در مورد صدقه‏ى مستحبّ مصطلح، فراوان است. پس هيچ مانعى ندارد كه مطلق صدقه و انفاق در راه خدا را زكات بناميم. از اين‏رو، اين كه گفته‏اند: «على عليه ‏السلام زكات واجب خود را به تأخير انداخته بود»، غلط است. علاوه بر اين كه اگر تأخير زكات واجب، به اين دليل بود كه فردى مستحقّ نيافته بود يا صبر كرده بود تا به فردى سزاوارتر برسد، اشكال ندارد؛ بلكه در بعضى موارد، اين تأخير واجب است. چنان‏كه بايد دانست اداى زكات واجب، فورى نيست، تا زمانى كه عدم پرداخت از روى سهل‏انگارى نسبت به اين فريضه‏ى الاهى نباشد.
2ـ 9ـ 2) گفته‏اند: «على عليه ‏السلام در زمان حيات پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم، آن‏قدر مال نداشت كه زكات بر او واجب باشد». اين سخن نيز نادرست است؛ چرا كه حضرتش در اواخر زمان حيات پيامبر، از زمين‏هايى كه احيا كرده بود، مزرعه‏هايى داشت. پس وجوب زكات برايش مشكلى ندارد. و اين از محاسبه‏ى قيمت انگشترى حضرتش به دست مى‏آيد. در مورد كثرت زمين‏هاى مورد تملّك حضرتش در سرزمين‏هاى ينبُع، عوالى، عرينه و.... كه صدقه‏ى آن به هزار دينار طلا مى‏رسيد، هيتمى در

1.اعلى (۸۷) / ۱۴.

2.ليل (۹۲) / ۱۸.

3.توبه (۹) / ۱۰۳.

صفحه از 124