اطاعتش واجب است، در حقيقت امر خداى تعالى است و نبى و رسول فقط واسطهى انتقال امر خداوند متعال به مردم هستند. ۱ بنابراين مقام فرض الطاعه و حقّ امر و نهى رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلمـ كه در آيات و روايت فوق به آن تصريح شدهـ غير از مقام نبوّت ايشان است.
2ـ 1ـ 5) خليفهى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلمخليفهى خداست.
از آنجا كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلمداراى مقام فرض الطاعه و حقّ امر و نهى است و با توجّه به معناى خليفه، به روشنى مىتوان گفت خليفهى رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمنيز داراى چنين مقامى خواهد بود.
البتّه بايد توجّه داشت كه خليفه، در محدودهى امورى كه به وى محوّل شده است، از شؤون و مقامات فرد پيش از خود، برخوردار مىگردد. در حديث منزلت، شؤون و مقاماتى كه اميرالمؤمنين عليه السلام از ناحيهى پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم پيدا مىكند، به شؤون و مقامات هارونـ كه از ناحيهى موسى عليه السلام به ايشان رسيدهـ تشبيه شده است. از اينرو، مىتوان خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام را همانند خلافت هارون دانست.
در قرآن كريم، خلافت هارون از ناحيهى حضرت موسى عليهماالسلامبه صورت مطلق بيان شده است. ۲ تمام شؤون و مقاماتى را كه حضرت موسى در ميان قوم بنىاسرائيل داشت، هارون نيز در غيبت موسى واجد بود. لذا وقتى قوم موسى منحرف شده و از اطاعت خدا روى گردانيدند و گوسالهى سامرى را پرستيدند، هارون به ايشان گفت:
... و إن ربّكم الرّحمان فاتّبعوني و أطيعوا أمري۳... و محققا پروردگار شما (خداى) مهربان است. پس، از من تبعيّت كنيد و امر مرا فرمان بريد.
1.نگارنده، اين موضوع را در مقالهى «بررسى مفهوم امامت در پرتو آيهى امامت حضرت ابراهيم عليه السلام » بررسى كرده است. اين مقاله در آينده منتشر مىشود.
2.اعراف (۷) / ۱۴۲.
3.طه (۲۰)/ ۹۰.