يكى از منزلتهاى هارون نسبت به موسى عليهماالسلام، شراكت ايشان در حقّ امر و نهى بر قوم بنىاسرائيل است. ۱ با توجّه به حديث منزلت، اين مقام به خوبى براى اميرالمؤمنين عليه السلام اثبات مىشود؛ يعنى در محدودهاى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلمحقّ امر و نهى داشت، اميرالمؤمنين عليه السلام نيز مفترض الطّاعه است. در نتيجه، حديث منزلت از اين جهت نيز به روشنى بر مقام فرض الطاعه يا همان مقام امامت الاهى دلالت دارد.
شيخ طوسى از سعيد اعرج نقل مىكند:
من و سليمانبن خالد خدمت امام صادق عليه السلام رسيديم. ايشان با ما سخن آغاز كردند و فرمودند: اى سليمان! هر امرى از اميرالمؤمنين علىبن ابىطالب عليه السلام رسيد، اخذ [ و اطاعت] كن و از آنچه نهى كرده، بپرهيز. هر فضيلتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمداراست، در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام نيز آن فضيلت جارى است و رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمبر همهى خلايق فضيلت و برترى دارد. همچنين اين فضايل در ائمّه عليهم السلام يكى پس از ديگرى نيز جارى است. ۲
در اين حديث، تصريح شده كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلمافضل خلايق است و بر مردم مولويّت و سلطنت دارد و اطاعتش بر همگان واجب است. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز در اين امر، شريك رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلماست؛ لذا اطاعت ايشان نيز بر همگان واجب است. امام صادق عليه السلام به همين موضوع اشاره مىكند و حديث منزلت نيز دلالت روشنى بر آن دارد.
3. دلالت حديث منزلت بر مقام فرض الطاعه از نظر عالمان شيعه
علماى شيعه همواره معتقد بودهاند كه حديث منزلت بر خلافت و امامت الاهى اميرالمؤمنين عليه السلام دلالت دارد. از سوى ديگر، معناى امامت همان مقام فرض الطاعه يا حقّ الاهى امر و نهى مىباشد. بدينرو، در آثار ايشان بر دلالت حديث منزلت بر مقام فرض الطاعه تأكيد و اصرار شده است. براى نشان دادن اهمّيّت اين
1.اين موضوع در سورهى مباركهى طه، آيهى ۹۰ به روشنى، بيان شده است.
2.امالى ۱ / ۲۰۹.