يعنى نبوّت... و هر كس در معانى قرآن ژرف بنگرد و در روايات و اخبار مرور كند، مىداند كه هارون برادر موسى بود... و خليفهى موسى بر قومش بود و امامت و وجوب طاعتى مانند امامت و وجوب طاعت موسى داشت. ۱
شيخ مفيد نيز حديث منزلت را به معناى امامت و خلافت براى اميرالمؤمنين عليه السلام مىداند و بر مقام فرض الطاعه كه همان معناى خلافت و امامت الاهى است، تأكيد مىكند.
3ـ 1ـ 3) شيخ طوسى
شيخ طوسى حديث منزلت را از جمله دلايل امامت اميرالمؤمنين عليه السلام برمىشمارد و پس از بيان متن حديث مىنويسد:
پس همهى منزلتهاى هارون نسبت به موسى براى اميرالمؤمنين عليه السلام اثبات مىشود، مگر آنچه در گفتار پيامبر استثنا شده است؛ يعنى مقام نبوّت... و دانستيم كه از جمله منزلتهاى هارون نسبت به موسى، آن است كه او بر قومش مقام فرض الطاعه و حقّ امر و نهى داشت... با اثبات مقام فرض الطاعه، مقام امامت او ثابت مىشود. ۲
شيخ طوسى نيز مقام امامت الاهى را به معناى فرض الطاعه مىداند و آن را از حديث منزلت، استنباط مىكند.
3ـ 1ـ 4) ابوالصلاح حلبى
به عقيدهى ابوالصلاح، حديث منزلت، نص در امامت اميرالمؤمنين عليه السلام است. او خليفه، امام و مفترض الطاعه را به يك معنا مىداند و در مورد منزلتهاى هارون و اميرالمؤمنين عليهماالسلاممىنويسد:
از جمله منزلتهاى هارون، وجوب طاعت او بر همهى بنىاسرائيل است. پس ثابت مىشود كه اميرالمؤمنين نيز چنان [ يعنى داراى مقام فرض الطاعه ]است