و اين امامت ايشان را اثبات مىكند؛ زيرا فرقى بين اينها نيست كه پيامبر فرمود: تو بعد از من خليفه هستى يا امام امّت من هستى يا بر ايشان وجوب طاعت دارى و يا اين كه جايگاه تو نزد من مانند هارون نزد موسى است. ۱
مقام فرض الطاعه همان امامت و خلافت الاهى است. و اين كلام نياز به توضيح بيشترى ندارد.
3ـ 1ـ 5) ابنبطريق
در كلام ابنبطريق نيز اعتقاد ايشان به دلالت حديث منزلت بر مقام فرض الطاعه هويداست. لذا بدون هيچ توضيحى كلام ايشان را نقل مىكنيم. وى پس از نقل حديث منزلت مىنويسد:
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلمهمهى منزلتهاى هارون را نسبت به موسى، براى اميرالمؤمنين عليه السلام اثبات مىكند، مگر نبوّت كه استثنا شده است. منزلتهاى هارون نسبت به موسى چند امر است... هارون خليفهى موسى در قوم او بود و اطاعتش بر امّت او واجب بود... و بر اساس آنچه بيان كرديم، مقام فرض الطاعه چنانكه براى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلمثابت است، براى اميرالمؤمنين عليه السلام نيز ثابت مىشود. پس در اين (كلام) تأمّل كن كه دلالت آن كافى است. ۲
3ـ 1ـ 6) طبرسى
طبرسى نيز مقام خلافت و امامت را همان مقام فرض الطاعه مىداند و تصريح مىكند كه حديث منزلت به روشنى به اين مقام دلالت دارد:
ثابت شده كه هارون عليه السلام در زمان زندگى موسى عليه السلام خليفهى او در امّتش بود و اطاعت هارون بر ايشان واجب بود و اين يكى از منزلتهاى هارون نسبت به موسى است... اگر خلافت در زمان حيات، يكى از منزلتهاى او باشد و اين مقام بعد از او نيز ثابت شود، به تحقيق، درستىِ نصّ پيامبر بر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام [ به واسطهى اين حديث] روشن مىشود. ۳
1.تقريب المعارف / ۱۴۷ـ ۱۴۸.
2.عمده / ۱۳۷ـ ۱۳۸.
3.اعلام الورى باعلام الهدى ۱ / ۳۳۲.