147
كيمياي عشق

مى كند و استخوان هاى پوسيده را زنده مى سازد كه تنها آنان كه تن خود را با رياضت خسته كرده و جانشان را با مجاهدت رنجه ساخته اند و مشرب آنان را دريافته و مقصود و مطلبشان را فهميده اند ، به معانى و ژرفايش دست مى يابند .
ليكن كسى كه به سبب دل بستن به بهره هاى دنيوى و فرو رفتن در لذّات جسمانى ، اين رمزها را درنيافته و به اين گنجينه ها راه نبرده است ، به هنگام شنيدن اين سخنان ، در آستانه خطر بزرگى ، همچون فرو رفتن در تاريكى هاى الحاد و در افتادن در پرتگاه هاى حلول و اتّحاد است ؛ تعالى اللّه عن ذلك علوا كبيرا .
ما در اين مقام ، به گونه اى كه دريافت آن بر اذهان آسان باشد ، مى گوييم كه در اين تعبيرات ، مبالغه در قرب و بيان چيرگى سلطان محبّت بر ظاهر و باطن و پيدا و پنهان بنده است . بنابراين، مقصود ـ واللّه اعلم ـ آن است كه چون بنده ام را دوست بدارم ، او را به جايگاه انس خود فرا مى كشم و به عالم قدس برمى آورم و انديشه اش را در اسرار ملكوت ، غرقه و حواسش را منحصر به برگرفتن انوار آن مى كنم . در نتيجه ، قدمش در مقام قربْ استوار مى گردد و گوشت و خونش با محبّت درمى آميزد ، تا آن كه خود را فراموش كند و از حسّ خود غافل گردد و اغيار در برابرش از ميان بروند تا آن جا كه به منزله چشم و گوش او گردم» . ۱

1.الأربعون ، شيخ بهايى ، تخريج و تصحيح عبدالرحيم عقيقى بخشايشى : ص ۶۸۹ ، ح ۳۵ .


كيمياي عشق
146

فقيه و محقّق بزرگوار ، شيخ بهايى؛ درباره اين حديث مى فرمايد :
سند اين حديث صحيح است و از احاديث مشهور ميان شيعه و اهل سنّت به شمار مى رود كه آن را با تغييرى اندك در كتب صحاح خود روايت كرده اند .
و در تبيين جمله «او با انجام دادن نوافل به من نزديك و نزديك تر مى شود تا آنجا كه او را دوست مى دارم» مى گويد :
نوافل ، همه اعمال غير واجبى است كه براى خدا سبحان به جاى آورده مى شود ؛ ليكن تخصيص آن به نمازهاى مستحبّى، عارضى و حاصل استعمال عرف است . معناى محبّت خداى سبحان نسبت به بنده ، توفيق دادن او براى دورى جستن از سراى فريب و ترقّى به سوى عالم نور ، و انس گرفتن به خدا و وحشت از ماسواى او و يكى شدن همه انديشه ها و هموم است . يكى از عارفان مى گويد : «اگر مى خواهى مقام خود را بشناسى ، بنگر تو را در كجا جاى داده است» .
و نيز در توضيح گفتار خداوند متعال در حديث قدسى كه «فَإِذا أَحبَبتُهُ كُنتُ سَمعَهُ الَّذى يَسْمَعُ بِهِ ... ؛ پس چون او را دوست بدارم ، گوش شنوايش خواهم بود ... ، ۱ مى گويد :
صاحبدلان را در اين مقام ، كلماتى ارجمند ، اشاراتى رمزى و تلويحاتى ذوقى است كه مشام جان ها را مى نوازد و معطّر

1.بنگريد به : صحيح البخارى : ج ۵ ، ص ۲۳۸۵ ، ح ۶۱۳۷ .

  • نام منبع :
    كيمياي عشق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/45376
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/154-.html
تعداد بازدید : 90892
صفحه از 230
پرینت  ارسال به