تاريخ : چهارشنبه 1403/11/3 تاریخ ایجاد:
مصاحبه شونده : زهره اخوان مقدم
کد خبر: 77448
روش‌های تبلیغی، اقناعی و مناظرات علمی آزاد ائمه(ع) در مواجهه با مخالفان

روش‌های تبلیغی، اقناعی و مناظرات علمی آزاد ائمه(ع) در مواجهه با مخالفان

عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی تهران گفت: مقام علمی امامان به خاطر مناظرات ایشان، زبانزد علمای بزرگ اهل سنت است و آنقدر گزارش تاریخی در این باره داریم که قابل انکار نیست، برخی برای مشاهده عجز امام(ع) در این جلسات حضور می‌یافتند ولی برخی هم واقعا برای پی‌بردن به علم امام و عظمت علمی ایشان.

مباحثه و مناظره علمی از شیوه‌های مهم تبلیغی ائمه(ع) بوده است و ایشان در ادوار مختلف و به اقتضای زمانه خودشان با منتقدان و مخالفان به بحث و گفت‌وگوی علمی می‌نشستند.
این جلسات چون با درایت حضرات معصومین در شرایط آزاد و منصفانه و باامنیت برگزار می‌شد عموما موثر واقع می‌شد. ثمره این گفت‌وگوها در بیشتر مواقع تاثیر عمیق بر مخاطب بود و شرح برخی از این مناظرات در کتب آمده است.
خبرنگار ایکنا برای بررسی بیشتر مناظرات علمی در سیره ائمه(ع) با زهره اخوان مقدم؛ عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی تهران گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانیم؛

ما شیوه مباحثه و مناظره را در سیره بسیاری از ائمه داریم. علت این مناظرات علمی با فقها و اندیشمندان به ویژه در دوره امام جواد(ع) چه بود؟

سؤال مهم و جالبی است؛ قضیه به سن امامت امام جواد(ع) برمی‌گردد زیرا سن امامت ایشان را بین ۷ تا ۹ سال ذکر کرده‌اند؛ فکر کنید یک پسر بچه ۷ ساله یا ۹ ساله مدعی امامت می‌شود؛ در مکتب شیعه دو شاخصه برای معیار امامت داریم که یکی نص و دیگری علم است؛ نص یعنی تصریح به امامت امام بعدی، که برای اطرافیان امام قبلی محرز می‌شود چون با امام قبلی دیدار کرده و از ایشان پرسیده‌اند. نص برای امامت حضرت جواد(ع) موجود است زیرا امام رضا(ع) تصریح کرده‌اند فرزندم که کنیه او ابوجعفر است امام بعد از من است. باید توجه داشت چه بسا کسی ممکن است شخصی نص جعلی درست کند، همیشه نص برای ما قابل اصطیاد نیست ولی شاخصه علم خیلی مهم است زیرا وقتی کسی مدعی شد من امام هستم باید عالِم باشد؛ امام یعنی ولی‌الله و حجت‌الله و جانشین خدا در زمین؛ پس کسی که بر عالم امکان تسلط دارد؛ کسی که ادعای  امامت دارد نمی‌تواند جاهل باشد و حتما باید علم داشته باشد و علمش هم علم ضعیف نیست که دو تا را جواب بدهد و دو تا را بلد نباشند؛ سؤال بی‌جواب اصلا نزد امام مطرح نیست.

شخصی از امام رضا(ع) پرسید که آیا امام زبان پرندگان را بلد است؟ امام(ع) فرمودند اگر کسی زبان پرندگان را بلد نباشد نمی‌تواند امام باشد؛ کسی که کره زمین در تسلط اوست مگر می‌شود عالِم به عالَم هستی نباشد و به خصوص سؤالات فقهی، قرآنی و دینی مردم را نتواند جواب بدهد؟ کسی در مسجد مدینه از خلیفه دوم پرسید که معنای فاکهه و اَبّا چیست؟ او عصا را بر سر سؤال‌کننده کوبید و گفت من تفسیر قرآن بلد نیستم و من حاکم شما هستم. ولی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: سلونی قبل ان تفقدونی. هر سؤالی دوست دارید قبل از آن که مرا از دست بدهید بپرسید.

امام جواد(ع) مدعی امامت و جانشینی بعد از امام رضا(ع) است؛ مامون به بهانه علم‌دوستی، جلسات مناظره و نشست علمی برگزار می‌کرد تا امام جواد(ع) را شکست دهد لذا پول‌های زیادی خرج می‌کرد تا بزرگترین اندیشمندان را گردآوری کند و سخت‌ترین سؤالات را بپرسند تا امام نتواند جواب دهد؛ علت پیدایش مناظرات همین مسئله بوده است لذا ما برای ائمه دیگر چنین فضایی نداشتیم. این فضا فقط برای دو امام ایجاد شد. یکی برای امام رضا(ع) که به هرحال ولیعهد بودند و مامون هم قصد داشت شخصیت امام رضا(ع) را مخدوش کند. دیگر برای امام جواد(ع) که قصد مامون این بود تا آبروی امام جواد(ع) را به خیال خود ببرد لذا جلسات مناظره تشکیل می‌دادند.

مثلا یکی از این مناظرات را شخصی به نام یحیی بن اکثم که قاضی القضات بغداد بود با دستور مأمون، به راه اندخت؛ یحیی از امام جواد(ع) می‌پرسد حکم شخصی که مُحرِم شده و در حال احرام شکار کرده است چیست؟ کمابیش ما می‌دانیم که چنین فردی باید کفاره بدهد  ولی امام جواد(ع) آنقدر سؤال فرعی پیرامون این سؤال یحیی مطرح کردند که همه حضار، متعجب شدند؛ امام فرمودند آیا این فرد محرم، شکار را در داخل حرم انجام داده است یا بیرون از حرم؟ آیا شکارکننده بر حرمت این کار آگاه بوده است یا خیر؟ آیا عمدا کشته یا سهوا و آیا آزاد بوده و یا برده بوده؟ صغیر بوده یا بالغ؟ زیرا بچه‌ها را هم گاهی با خود می‌بردند و محرم می‌کردند؛ آیا دفعه اول او بوده یا خیر؛ صید او پرنده بوده است یا خیر؟ کوچک بوده یا بزرگ و آیا از این کار پشیمان است یا خیر؟ احرام او عمره بوده یا حج؟ یحیی با شنیدن این همه فروعات به لکنت افتاد تا جایی که حضار متعجب شدند و بعد هم امام حکم همه فروعات را بیان فرمودند.

همنشینی امام(ع) با اقشار مختلف جامعه چگونه بود؟

شیوه همنشینی امام(ع) با اقشار مختلف بسیار شنیدنی و جالب است؛ نقل است امام(ع) با مردم بسیار مهربان بودند و بسیار بخشش می‌کردند؛ از دو جهت مردم در بیرون منزل ایشان به صف می‌ایستادند؛ از یک‌طرف چون امام(ع) به شدت چهره جذابی داشتند و دیگر اینکه از برکات مالی بهره‌مند شوند و از امام درخواست کمک می‌کردند. اطرافیان امام و نگهبانان ایشان گاهی اجازه نمی‌دادند امام جواد(ع) بین مردم رفت و آمد زیاد داشته باشند ولی امام رضا(ع) که در مرو بودند نامه‌ای به امام نوشتند که هرگز اجازه چنین کاری را نده. هم از خانه بیرون بیا و هم دِرهم و دینار زیاد با خود همراه داشته باش که بتوانی به مردم کمک کنی.

حاکمان غاصب از ملاقات امامان با مردم ترس داشتند زیرا می‌دانستند اگر مردم را آزاد بگذارند آنقدر اخلاق ائمه(ع) جذاب و زیبا و دلنشین است که جذب امامان خواهند شد و موقیعت قدرت و حکومت حاکمان جور به خطر می‌افتد.

حتما شنیدید که یک مرد شامی وارد مدینه شد و هرچه خواست تهمت و فحش و ناسزا خطاب به امام حسن(ع) داد؛ این فرد تحت تأثیر تبلیغات منفی فضای نادرستی بود که معاویه نسبت به امام ایجاد کرده بود ولی امام(ع) فرمودند اگر گرسنه‌ای بگو تا به تو غذا بدهم؛ اگر بی‌پولی بگو پول بدهم و اگر ... و آنقدر مهربانانه برخورد کردند که آن فرد خجالت کشید و جذب اخلاق امام و جزء شیعیان امام شد. ائمه ما با مردم چنین رفتاری داشتند و حاکمان هم از این نوع مراودات احساس خطر می‌کردند و ائمه را در حصر خانگی و زندان نگه داشتند.

حتی ائمه(ع) با همسران بدشان هم سازگار بودند؛ یک گزارش تاریخی نداریم که ائمه(ع) با همسرانشان بدخلقی کنند؛ بنده ذیل آیه ضرب زنان همیشه می‌گویم اگر مراد از زدن زنان همین کتک‌زدن باشد (که قطعا نیست) حتما باید یک گزارش تاریخی از پیامبر(ص) یا ائمه نقل می‌شد که همسرانشان را کتک زده‌اند؛ زیرا ایشان از همه سزاوارتر برای عمل به دستورات قرآن هستند. این در حالی است که پیامبر(ص) دو همسر بد داشتند که آیه علیه آنان نازل شد و امام مجتبی(ع) و امام جواد(ع) هم با زهر به دست همسرانشان شهید شدند ولی یک گزارش از بدخلقی نسبت به این زنان نداریم. امام رضا(ع) فرمودند امام مانند مادر مهربان است و وقتی کسی نسبت به فرزندش مهربان است همواره در حال ملاحظه و مسامحه و محبت و مودت است و بدرفتاری نمی‌کند.

مقام علمی امام جواد(ع) نزد اهل سنت چگونه است؟

مقام علمی آن امام به خاطر مناظرات ایشان، زبانزد علمای بزرگ اهل سنت است و آنقدر گزارش تاریخی در این باره داریم که قابل انکار نیست. جلسه عمومی و مناظره علمی برپا می‌شده و جارچیان در شهر پخش می‌کردند که جلسه قرار است تشکیل شود و از طرفی امام(ع)، داماد مأمون بودند و جایگاه دنیایی داشتند. برخی برای مشاهده عجز امام جواد(ع) در این جلسات حضور می‌یافتند ولی برخی هم واقعا برای پی‌بردن به علم امام و عظمت علمی ایشان.

باید روی این مسئله تاکید کنیم که همین یحیی بن اکثم که اهل سنت و درباری بود خیلی تلاش کرد تا امام جواد(ع) را شکست بدهد؛ یحیی از امام پرسید ما روایتی داریم که جبرئیل پیش پیامبر آمد و گفت خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید ای محمد! من از ابوبکر راضی هستم؛ بپرس و ببین که او نیز از من راضی هست یا نه؟ یعنی خدا جبرئیل را نزد پیامبر(ص) فرستاده، و فرموده است که از ابوبکر بپرس آیا از منِ خدا راضی است؟ یحیی از امام(ع) درباره این روایت پرسید؛ ذهبی در میزان الاعتدال می‌گوید این روایت دروغ است. امام جواد(ع) با آیه قرآن جواب او را داد و فرمود: پیامبر(ص) در حجه‌الوداع فرمودند دروغگویان بر من زیاد شده‌اند و بعد از من هم بسیار خواهند بود و هر کسی به عمد بر من دروغ ببندد جایگاه او در آتش دوزخ خواهد بود و چون خبری از جانب من بر شما آمد آن را به کتاب خدا و سنت نبی ارجاع دهید و اگر موافق با کتاب و سنت من بود بگیرید و اگر نبود رد کنید.

امام(ع) از یحیی پرسید؛ این روایتی که گفتی من به آیه ۱۶ سوره ق ارجاع می‌دهم، معنی آیه این است که ما انسان را خلق کرده‌ایم و حتی می‌دانیم وسوسه‌های درون او چیست و ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم. امام این آیه را خواندند و فرمودند آیا خدایی که اینقدر به انسان نزدیک است خشم و خوشحالی ابوبکر را نمی‌دانسته که جبرئیل را می‌فرستد تا پیامبر(ص) از ابوبکر بپرسد که از خدا راضی هست یا خیر؟ امام به زیبایی با تکیه بر یک آیه جواب او را دادند.

باز یحیی بن اکثم از امام جواد(ع) در مورد این روایت پرسید که مَثَل ابوبکر و عمر در زمین مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است؛ امام نهم فرمودند باید در حدیث دقت کنید که جبرئیل و میکائیل دو ملک مقرب خدا هستند که لحظه‌ای گناه نکرده و از اطاعت خدا دور نمی‌شوند ولی این دو نفر بیشترین مقدار عمرشان را در شرک به سر می‌بردند پس محال است خدا این دو نفر را به دو ملک مقرب تشبیه کند؛ امام از دلیل عقلی بهره بردند و در کنار آن به آیه شریفه «لا یعصون ما امر الله» هم استناد فرمودند.

باز یحیی بن اکثم از رو نرفت زیرا قصد داشت آبروی امام را به هر دلیلی ببرد؛ لذا گفت نقل است که ابوبکر و عمر دو سید پیران بهشت هستند که حدیثی جعلی است و علامه امینی در الغدیر جلد ۵ چندین صفحه در مورد نادرستی و جعل این حدیث مطلب آورده‌ است.

لذا امام جواد(ع) در جواب فرمودند این هم محال است زیرا همه اهل بهشت جوان خواهند شد و در بین آن‌ها پیری وجود ندارد؛ این حدیث را بنی امیه در برابر این روایت که پیامبر(ص) فرمودند: «حسن و حسین(ع) سیدا شباب اهل الجنه» جعل کردند. باز یحیی چند حدیث دیگر هم در فضائل جعلی خلفا بیان کرد ولی امام با دلیل قرآنی و عقلی و روائی پاسخ او را دادند.

مهمترین ویژگی دوران امام جواد(ع) به لحاظ فرهنگی و اجتماعی چه بود؟

در زمان امام جواد(ع) از جهت اجتماعی و فرهنگی چند گروه مانند غلات و زیدیه و معتزله و اهل حدیث (ظاهرگرایان نسبت به حدیث) وجود داشتند؛ البته اهل حدیث به اهل سنت گفته می‌شود و در شیعه به این افراد اَخباری می‌گوییم. مهمترین گروه در این زمان، جریان واقفیه بودند و امام(ع) نقش مهمی در جلوگیری از افکار انحرافی و فاسد آنان داشتند؛ تفکر وقف در زمان امام کاظم(ع) شکل گرفت. ایشان اولین امام بودند که در شهرها و بلاد مختلف برای ارتباط با شیعیان وکلایی را تعیین کردند تا واسطه ایشان با شیعیان باشند و وجوهات شرعی را از مردم بگیرند و به امام برسانند؛ وقتی امام کاظم(ع) به زندان افتادند پول‌های زیادی در دست برخی از این وکلا بود و وقتی امام به شهادت رسید وسوسه شدند که اموال را تصاحب کنند؛ لذا گفتند موسی بن جعفر همان مهدی آل محمد(ص) است و همه باید در انتظار باشیم تا ظهور کند و گفتند امامت بر ایشان متوقف شد و بعد از امام هفتم، امامت امام رضا(ع) را نپذیرفتند و از تحویل پول‌ها به امام خودداری کردند؛ در اصطلاح محاوره‌ای به این گروه هفت امامی می‌گویند.

امام رضا(ع) با این تفکر خیلی مبارزه کردند و گفتند من خودم پدرم را دفن کردم و ایشان شهید شده است ولی آن‌ها بهانه آوردند که شما در مدینه بودی و امام کاظم(ع) در بغداد و از این طریق القای شبهه می‌کردند. با تلاش امام رضا(ع) جمع زیادی از شیعیان متقاعد شدند که واقفیه دروغگو هستند ولی این مسئله با دیر بچه‌دار شدن امام رضا(ع) مواجه شد و سران واقفیه دوباره شبهه کردند که علی بن موسی، امام نیست زیرا باید تا این سن بچه‌دار می‌شد چون طبق اعتقاد شیعه، هر امامی فرزند امام قبل از خود است. البته دست به جعل احادیث مهدوی هم زدند تا اینکه امام جواد(ع) متولد شد و امام رضا(ع) او را با برکت‌ترین مولود نامیدند و با این تولد همه شبهات برطرف شد و خیلی از شیعیان به اعتقاد صحیح برگشتند.

در مورد امام جواد(ع) هم واقفیه شبهه می‌کردند که مگر ممکن است یک بچه امام شود ولی امام ثابت کردند امامت به سن نیست و در مناظرات هم، علم امام به همه ثابت شد.

اشاره به تعبیر بابرکت‌ترین مولود داشتید توضیحات بیشتری در این باره بفرمایید.

امامان معصوم کلهم نور واحد و همه معصوم و پاک و با برکت هستند ولی بروز بیرونی ایشان با توجه به زمانه زندگی ایشان متفاوت است مثلا امام حسن(ع) هیچ چیزی کمتر از امام حسین(ع) نداشتند ولی زمانه زندگی امام منجر به کربلا نشد وگرنه امام حسن از امام حسین به یک معنا حسینی‌تر بودند. امام حسین(ع) هم در طول عمر امام حسن(ع) هیچ حرکتی نکردند و ده سال دیگر بعد از شهادت امام مجتبی هم اقدامی نکردند ولی شرایط در دوره جانشینی یزید متفاوت شد.

زمانه امام سجاد(ع) و خفقان آن دوره هم ایجاب کرد که امام به دعا رو بیاورند و دوره هر امامی هم ویژگی خاص خود را دارد؛ امام جواد چون با ولادتشان چندین شبهه ریشه‌دار در بین شیعیان را برطرف کردند لذا با برکت‌ترین مولود نام دارند؛ وجود امام جواد(ع) شبهه امامت امام رضا(ع) را برطرف کرد و جریان وقف را منکوب کرد همچنین این شبهه را برطرف کردند که اهل سنت بر روی ایمان حضرت علی(ع) به پیامبر(ص) در سن ۹ سالگی مانور می‌دهند ولی امام جواد نشان دادند امامت به سن نیست.

مسئله دیگر هم معطوف به امامت امام زمان(عج) و شبهات مرتبط است؛ مخالفان شیعه خیلی روی کودکی امام زمان(عج) در ابتدای امامت مانور نمی‌دهند و شبهه‌سازی نمی‌کنند، زیرا این شبهه با رفتارو  گفتار امام جواد(ع) حل شد و از بین رفت لذا این امام ملقب به بابرکت‌ترین مولود شدند.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :