بررسی انتقادی کارکرد اصل «عدالت صحابه» نزد عسقلانی، با هدف توثیق راویان در لسان المیزان
سال
1404 / شماره پیاپی
116 /
صفحه
180-194
چکیده :
ادّعای عدالت تمامیصحابه از جمله اساسیترین مبانی رجالیِ اغلب اهلسنت محسوب میشود، به نحویکه این مبنا مرزهای حدیثی-رجالیِ آنان را از دیگر مذاهب متمایز کرده است.هرچند تصریح رجالیون اهلسنت به عدالتصحابه در تألیفات آنان آشکار است؛ با بررسی عمیق تر اظهارات یک رجالی می توان میزان اهتمام او به این مبنا را تحصیل کرد.ابنحجر عسقلانی رجالی اهلسنت زیسته در قرن 8 و 9 قمری، از جمله معتقدین به عدالت تمامیصحابه است.او صاحب تصانیف متعدد رجالی از جمله کتاب «لسانالمیزان» است که آن را ناظر بر کتاب «میزانالاعتدال فی نقدالرجال» ذهبی نگاشته است.ذکر نام برخی از صحابه در میزانالاعتدال و ضعیف و مجهول معرفی شدن آنان توسط ذهبی،عسقلانی را بر آن داشته تا ضمن انتقاد به ذهبی، با شیوههای گوناگونی به دفاع از صحابه بپردازد.چیستیِ این شیوهها، پرسش اصلی پژوهش فراروی است. از این رو با روش توصیفیتحلیلی و رویکردی نقادانه به کنکاش در لسانالمیزان پرداختیم.نتیجه تحقیق نشان می دهد، عسقلانی با راهکارهایی همچون مراجعه به مصادر اصلی مورد استفاده ذهبی، حکم به تصحیف نام صحابی، استناد به تعدد راویانِ صحابه، تأویل کلام رجالیون، نیز نقل روایت در مَدح صحابی، به دفاع از صحابه پرداخته است، هرچند پارهای از مستندات او از استحکام کافی برخوردار نبوده و با نقدهایی مواجه است.
کلیدواژههای مقاله :عسقلانی، لسانالمیزان، مبانیرجالی، عدالتصحابه