هر اقدامى كه آنها را به قدرت برساند و خواستههاى آنان را تأمين نمايد ، موجب شادى آنهاست و به فرموده قرآن كريم :
(مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ .۱
از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقهفرقه شدند ، هر گروهى به آنچه نزد آنهاست ، شادند) .
ترديدى نيست كه اين گونه شادىهاىِ ناشى از تعصّب حزبى و گروهى ، خطا و ناروايند .
5 - 3 - 5 . شادى فرمانروا به كيفر مجرم
يكى از اقداماتى كه فرمانرواى جامعه اسلامى در جهت مبارزه با تبهكارى بايد انجام دهد ، كيفر (مجازات كردنِ) مجرمان و تبهكاران است ؛ امّا بايد توجّه داشته باشد كه هميشه كيفر دادن ، موجب اصلاح مجرم نيست . گاه عفو نيز كارساز است . فرمانرواى حكيم و فرزانه مىداند كه كجا بايد عفو كند و كجا بايد كيفر دهد . او بر اساس حكمت ، مجرمان را عقوبت مىكند ، نه براى انتقام و لذّت . لذا كيفر تبهكاران براى حاكمِ حكيم ، مسرّتآفرين نيست ، و اين ، نكته بسيار مهمى است كه امام على عليه السلام ، در منشور حكومت مصر ، به مالك اشتر تذكر داده است :
لا تَندَمَنَّ عَلى عَفوٍ ، ولا تَبَجَّحَنَّ بِعُقوبَةٍ .۲
از گذشت و چشمپوشى پشيمان مشو و از مجازات كردن به خود نبال !
مجرم ، بيمار است ، و فرمانروا ، در واقع ، پزشك ناهنجارىهاى اجتماعى . همان طور كه لذّت بردن طبيب از دادن دارو به بيمار و يا قطع عضو او ، صحيح