منفى كه انبساط خاطر را زايل مىكنند و انسان را در تنگناى روحى و فشار روانى قرار مىدهند ، نشاط را از انسان سلب مىنمايند .
شادى در روانشناسى
از موضوعات مهم و اساسىاى كه در «روانشناسى مثبتگرا» از آن ياد مىشود ، «زندگى خوب» ۱ يا «كيفيت زندگى» ۲و يا «شادكامى»۳ است . به گفته دينر ، لوكاس و اوشى ، از زمانهاى بسيار دور ، هميشه اين سؤال مطرح بوده كه «چه چيزى باعث خوشبختى و بهزيستى مىشود؟» .۴ رويكرد روانشناسى به اين مقوله ، داراى فراز و نشيب بوده است . بر اساس نظر يورگنسن و نفستاد ،
۵
آلان كار و ديگر روانشناسان مثبتگرا ، رويكرد نخست به زندگى خوب و شادكامى ، لذّتگرايى بوده است . رويكرد لذّتگرا ، شادمانى و زندگى خوب را بر حسب جستجوى لذّت و پرهيز از درد تعريف مىكند .۶ اين رويكرد (لذّتگرايى) ، ريشه در فلسفه يونان قديم دارد .
اپيكور (فيلسوف يونانى) معتقد بود كه هدف هر انسانى در نهايت ، كسب بيشترين لذّت و رهايى از درد است . اين رويكرد در ديدگاههاى فلاسفه اروپايى
1.Good Life.
2.Quality of Life )QOL(.
3.Happiness.
4.كتاب راهنماى روانشناسى مثبت : ص ۶۳ .
5.Jorgensen,I.S., Nafstad,H.E.)۴۰۰۲(. Positive Psychology: Historical, Philosophical, and Epistemological Perspectives. In P.Alen Linley and S.Joseph )Eds.(T Positive Psychology in Practice. New Jersy: John Wiley Sons.
6.روانشناسى مثبت : ص ۹۸ .