۶۶۶.امام على عليه السلام- در ديوان منسوب به ايشان -:
روزگار و روزها گذشت و حاصلش گناه بودو تو، به سبب هواهاى نفسانىات ، از حقْ غافلى
شادى تو در دنيا ، فريب و حسرتى بيش نيستو زيستن تو در دنيا ، محال و ناشدنى است.
۶۶۷.امام على عليه السلام- در ديوان منسوب به ايشان -:
اگر زمانه با من ناسازگارى كند ، مصمّم ، صبر پيشه مىكنم؛زيرا [تحمّل] گرفتارىِ ناپايدار، آسان است
اگر شادمانم كند، از شادمانىاش سرمست نمىشوم؛زيرا هر شادىِ ناپايدار ، كوچك است .
. ك : ص 209 (فصل چهارم : درمان اندوه / درمان علمى / شناخت آنچه سزاوار شادمانى يا اندوه است).
9 / 3
دلخوش بودن به دانش، بدونِ ايمان
(هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند ، به دانشى كه خود داشتند، مغرورانه مىباليدند؛ ولى آنچه [از كيفر الهى] را به تمسخر مىگرفتند، آنان را درنورديد) .
9 / 4
باليدن به گنهكارى
قرآن
(چون به سوى خانواده خود بازمىگشتند، مسرور بودند) .