است كه در آن سالها ، امكانات شيمى درمانى و حتى راديوگرافى براى معاينه سرطان ، كمتر از امروز بود ؛ امّا در تكنيكهاى جرّاحى ، تفاوتهاى محسوسى وجود ندارد .
مدتى بعد (شايد دو هفته) روزى در بخش جرّاحى همان بيمارستان ، پيرمرد را ديدم كه به دنبال بنده مىگردد . از او حال دخترش را پرسيدم . گفت : بحمداللَّه بهتر است ! زخمش خوب شده است . بيمار را معاينه كردم . در كمال ناباورى ، اثرى از توده زخمى داخل شكاف جرّاحىِ روى شكم نبود و در معاينه هم توده ديگرى به دست نمىخورد . از آقاى دكتر ابطحى خواهش كردم و بيمار را معاينه كرد . او هم جز تعجّب ، نكتهاى به زبان نياورد . در بررسىهاى راديولوژيك بعدى هم نكته مرضىِ واضحى پيدا نكرديم .
براى ما يقين بود كه قلب پاك پيرمرد و درماندگى خانواده، كار خودش را كرده است و مولايمان امام رضا عليه السلام گوشه چشمى به بيمار داشته است .
ج - غنيمت شمردنِ دَم
يكى از آموزههاى علمىِ بسيار مهم براى درمان نگرانىهاى زندگى ، غنيمت شمردن حال است . توضيح مطلب ، اين كه دوران زندگى ، به سه قسمت تقسيم مىشود : گذشته ، حال و آينده . غصّهها ، دلمشغولىها و نگرانىهاىِ انسان ، عمدتاً يا به دليل افسوس بر گذشتهاى است كه دستيافتنى نيستند ، و يا بر آيندهاى است كه تحقّق آن روشن و قطعى نيست . خطر اين است كه غمِ گذشتهاى كه قابل دستيابى نيست و غصّه آينده نامعلوم ، موجب كدورت و آشفتگى روانى حال گردد ، و امكان بهرهبردارى و لذّت بردن از زمان حال را كه قطعى و قابل دستيابى است ، از انسان سلب نمايد . در روايتى از امام على عليه السلام نقل شده كه فرمود :