10 ـ شكيبا
۶۰۶۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ كس به اندازه اى كه من درراه خدا آزار ديده ام، آزار نديده است.
۶۰۶۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ كس به اندازه من در راه خدا آزار نديده و هيچ كس به اندازه من در راه خدا ترسانده و تهديد نشده است. سى شبانه روز بر من گذشت و من و بلال [حبشى] غذايى كه موجود زنده اى مى خورد، براى خوردن نداشتيم، مگر آن مقدارى كه اگر زير بغل بلال مى گذاشتى ناپديد مى شد.
۶۰۶۷.الطبقات الكبرىـ به نقل از اسماعيل بن عياش ـ: رسول خدا صلى الله عليه و آله در برابر گناهان (خطاهاى) مردم از همه شكيباتر بود.
۶۰۶۸.الترغيب والترهيبـ به نقل از ابن مسعود ـ: انگار رسول خدا صلى الله عليه و آله را مى بينم كه داستان پيامبرى از پيامبران را به نمايش مى گذارد كه قومش او را زدند و خونين كردند و او خون از چهره اش پاك مى كرد و مى گفت : بار خدايا! قوم مرا بيامرز ؛ زيرا كه آنان نادانند.
11 ـ بى رغبت به دنيا
۶۰۶۹.مكارم الأخلاق :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : روى بوريايى دراز كشيده و آن بوريا بر پهلوى حضرت ردّ انداخته بود. به ايشان عرض كردند : كاش بسترى تهيه كنيد! حضرت فرمود : مرا چه به دنيا؟! حكايت من و دنيا حكايت سواره اى است كه در يك روز گرم تابستانى به راهى رود و ساعتى از روز را زير سايه درختى بيارمد و سپس حركت كند و برود.
۶۰۷۰.امام باقر عليه السلام :رسول خدا صلى الله عليه و آله نه دينارى به ارث گذاشت و نه درهمى و نه بنده اى و نه كنيزى و نه گوسفندى و نه شترى. زمانى كه درگذشت زره او در گرو يكى از يهوديان مدينه بود كه در قبال قرض كردن بيست صاع جو براى خرجى خانواده اش، آن را نزد وى به گرو گذاشته بود.
۶۰۷۱.الترغيب والترهيبـ به نقل از عمر ـ: خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم. آن حضرت روى حصيرى نشسته بود. من هم نشستم، ديدم جز يك ازار چيز ديگرى بر تن ندارد و حصير بر پهلويش ردّ انداخته است. در گوشه اى از اتاق مشتى جو به اندازه يك صاع و مقدارى برگ درخت سلم [براى دباغى كردن پوست] به چشم مى خورد و يك پوست دباغى نشده اى هم آويزان بود. اشك از چشمانم سرازير شد. رسول خدا فرمود : چرا گريه مى كنى، پسر خطاب؟ عرض كردم : اى پيامبر خدا! چرا گريه نكنم وقتى مى بينم كه اين حصير بر پهلوى شما ردّ انداخته و اين هم خزانه شماست كه مى بينم، در حالى كه كسرا و قيصر در باغ هاى پر از ميوه و جويبار زندگى مى كنند. اما شما كه پيامبر و برگزيده خدا هستى، اين وضع خزانه تان مى باشد؟! پيامبر فرمود : اى پسر خطاب! آيا نمى پسندى كه آخرت از آنِ ما باشد و دنيا از آنِ ايشان؟!
۶۰۷۲.مكارم الأخلاق :ابن خولى، ظرفى از شير و عسل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آورد. رسول خدا صلى الله عليه و آله از خوردن آن امتناع ورزيد و فرمود : دو نوشيدنى در يك وعده و دو ظرف در يك ظرف؟! حضرت آن را نخورد و فرمود: من [خوردن ]اين را حرام نمى دانم، اما خوش ندارم كه فخر بفروشم و فردا[ى قيامت] به خاطر چيزهاى زيادى دنيا حسابرسى شوم. من فروتنى را دوست دارم؛ زيرا هر كه براى خدا فروتنى كند، خداوند او را رفعت مى بخشد.
12 ـ مقدم داشتن مردم بر خود و خانواده اش
۶۰۷۳.امام باقر عليه السلامـ به محمّد بن مسلم ـفرمود : اى محمّد! آيا فكر مى كنى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، از زمانى كه خداوند او را برانگيخت تا وقتى جانش را گرفت، سه روز پياپى از نان گندم سير خورد؟! نه به خدا قسم! آن حضرت از زمانى كه خداوند او را برانگيخت تا وقتى جانش را گرفت، هيچ گاه سه روز پياپى از نان گندم سير نخورد.
هان! من نمى گويم كه چيزى پيدا نمى كرد [تا بخورد]. آن حضرت گاهى اوقات به يك نفر صد شتر جايزه مى داد. بنابراين، اگر مى خواست بخورد، مى توانست.