پژوهشى در باره نزول دفعى و تدريجى قرآن كريم - صفحه 14

8. بنا بر برخى روايات، مانند روايات مربوط به اصحاب كهف و ظهار، گاه مردم از موضوعاتى مى‏پرسيدند و پيامبر مى‏فرمود: در اين باره هنوز چيزى بر من وحى نشده است؛ در انتظار بمانيد تا خداوند درباره آن بر من وحى كند. اين سخن نشان مى‏دهد كه قرآنِ معهود به گونه دفعى بر آن حضرت نازل نشده است. ۱
9. اين كه در تبيين نزول دفعى گفته مى‏شود كه «روح قرآن» بر پيامبر نازل شده فقط يك ادعاست؛ زيرا هيچ آيه يا روايتى به «روح قرآن» اشاره نكرده و قرآن را با «روح» يا كلمات مشابه همراه نساخته و از «نزول قرآن به گونه اجمال» سخن نگفته است. ثانياً مراد از روح و اجمال قرآن چيست؟ اگر خلاصه‏اى از مضامين قرآن است، مى‏بايد پيامبر در وقت پرسش مردم، پاسخى ارائه مى‏كرد، نه آن كه آنان را به انتظار فرا خواند تا وحى فرا برسد. ۲

نتيجه‏

بررسى ادلّه و شواهد دو ديدگاه، حاكى از ترجيح ديدگاه «دفعى و تدريجى» بر «دفعى» است. ديدگاه نخست، نزول تدريجى قرآن را رد نمى‏كند؛ بنا بر اين، با صراحتِ آياتى كه از نزول تدريجى قرآن خبر مى‏دهند، ناسازگار نيست. اين آيات تنها وجود نزول تدريجى را ثابت كرده‏اند و به هيچ روى، بر نفى نزولى ديگر دلالت ندارند. قرآن كريم افزون بر اين، چنان كه گذشت آياتى دارد كه بر نزول دفعى دلالت دارند و توجيه و تفسير آنها بر وجهى ديگر خلاف ظاهر آنها و نيازمند دليل معتبر است.
نزول قرآن به صورت دفعى الزاماً بدين معنا نيست كه قرآن كريم در قالب الفاظ و كلمات به صورت آيات و سور و به شكل تفصيلى نازل شده است. بنا بر اين

1.«پژوهشى در باره آغاز نزول قرآن» ، جعفر نكونام ، صحيفه مبين : شماره ۲۶ (بهار۱۳۸۰)، ص‏۵۸ .

2.«پژوهشى در باره آغاز نزول قرآن» ، جعفر نكونام ، صحيفه مبين : شماره ۲۶ (بهار ۱۳۸۰)، ص‏۵۸.

صفحه از 15