حواشى شيخ بهاءالدين عاملى و شيخ ابراهيم حرفوشى بر اصول كافى، شش باب از كتاب التوحيد - صفحه 133

ظاهراً اين سفر شام و آسياى صغير و فلسطين و حجاز آخرين سفر او بوده است. ۱
شيخ به مسجد جمكران هم مشرّف مى‏شده است. علم الهدى فرزند فيض كاشانى مى‏نويسد:
فى سنه 1080 در خدمت والد مولانا حجّة اللَّه فى العالمين (روحى فداه) مشرّف شديم به حرم اهل بيت عليهم السلام و بعداً مشرّف شديم به زيارت مسجد مقدّس جمكران كه از قصبات قم المشرفه مى‏باشد. حقير فقير شنيدم از والد مكرّم (روحى فداه) كه مولانا شيخ محمّد بهاءالدين عاملى (عطّر اللَّه مرقده) و مولانا حضرت علّامى آخوند ملا محمّدتقى مجلسى (عطّر اللَّه مضجعه) به اين مكان مقدّس مشرّف مى‏شدند.» ۲
ايشان به علم و دانش علاقه وافرى داشت؛ چنان كه نوشته‏اند وى در سيزده سالگى، از رساله‏اى در واجبات علمى و عملى و در شانزده سالگى، از أشكال التأسيس قاضى‏زاده رومى به خط خود استنساخ كرده است. سعيد نفيسى در اين‏باره مى‏نويسد:
جوانى كه در سن سيزده سالگى و شانزده سالگى، كتابهايى به خطّ خود نسخه بردارد، پيداست كه تا چه اندازه در پى كسب دانش، شور و شوق داشته است و گمان ندارم بتوان از بسيارى از بزرگان دانشمندان جهان، كتابهايى بدست آورد كه در آغاز عمر و در 13 سالگى و 16 سالگى - كه در حقيقت اوان كودكى است - نوشته باشند و همين نكته در جلالت مقام اين دانشمند يگانه بسنده است. ۳
شيخ بهايى در بسيارى از علوم زمان خود سرآمد و زبانزد همه بود. شيخ حرّ عاملى درباره وى مى‏نويسد:

1.۱۲: ص ۴۰۳

2.اين مطلب از وبلاگ كشكول سايل كاتبان، متعلّق به آقاى محسن صادقى است. ايشان اصل دستخطّ علم‏الهدى را هم در وبلاگ خود گذاشته‏اند. ايشان يادآور شده‏اند كه اين دستخط در جُنگى در كتابخانه ملّى موجود است.

3.۱۲: ص ۲۷

صفحه از 148