29
مناظره‌های آموزنده

مناظره‌های آموزنده
28

ويژگى‏هاى پيامبر صلى اللَّه عليه وآله از نگاه اشراف قريش !

عبداللَّه شروع به سخن كرد و گفت : محمّد! تو ادّعاى خيلى بزرگى مى‏كنى و گفتار حيرت‏انگيزى دارى . مى‏پندارى كه فرستاده آفريدگار جهانى ؛ ولى [ به نظر من ]براى آفريدگار جهان شايسته نيست كه كسى مانند تو را براى رسالت انتخاب كند ؛ زيرا تو هم مانند ما بشرى هستى كه مى‏خورى و مى‏آشامى و در بازارها راه مى‏روى .۱
نگاه كن ، ببين پادشاه روم و ايران ، براى سفارت ، كسى را انتخاب مى‏كنند كه داراى ثروت كلان و موقعيت اجتماعى فوق‏العاده، صاحب‏كاخ‏ها، خانه‏ها، خيمه‏ها و مالك چندين برده و خدمتكار باشد . آفريدگار جهان، كه از اين شاه‏هامهم‏تراست واينها بنده‏هاى او هستند!
بنابراين ، او تو را با اين فقر و تنگدستى به عنوان پيامبر انتخاب نمى‏كند و با اين وضع ، اگر تو سفير او بودى ، حتماً فرشته‏اى همراهت مى‏فرستاد تا ادّعاى تو را تصديق كند و ما آن فرشته را مى‏ديديم .۲
بلكه اساساً اگر خدا مى‏خواست پيامبرى بفرستد، فرشته‏اى را براى رسالت انتخاب مى‏كرد ،۳ نه بشرى مانند خود ما را . كسى تو را جادو كرده و از اين جهت ، خيال مى‏كنى كه پيامبرى ؛ ولى در واقع ، اين طور نيست .
پيامبر صلى اللَّه عليه وآله : حرف ديگرى هم دارى ؟
عبداللَّه : آرى ؛ اگر خدا مى‏خواست براى ما پيامبرى بفرستد، حتماً ثروتمندترين و پرنفوذترين افراد ما را انتخاب مى‏كرد ، نه تو را . اين قرآن - كه به پندار تو، خداوند بر تو نازل كرده - چرا بر شخص بزرگ و باشخصيتى از مكه (مانند وليد بن مغيره ) يا طائف (مانند عروة بن مسعود ) فرود نيامده است ؟
پيامبر صلى اللَّه عليه وآله : حرف ديگرى هم دارى ؟
عبداللَّه : آرى ؛ ما هرگز گفته‏هاى تو را باور نمى‏كنيم ، مگر اين‏كه در مكه چشمه آبى جارى سازى .
همان‏طور كه مى‏دانى ، سراسر اين سرزمين را كوه و سنگ فرا گرفته است . اگر مى‏خواهى ما به تو ايمان بياوريم ، اين سنگ‏ها را از اين سرزمين بردار و چاه‏هاى متعدّدى حفر كن و چشمه‏هاى آبى در مكه جارى ساز كه ما بى‏اندازه به آن محتاجيم .۴
يا بايد باغى از خرما و انگور داشته باشى كه مورد استفاده خودت و ما قرار بگيرد و بايد در اين باغ‏ها جوى‏هاى آب ، روان نمايى .
يا آسمان را پاره‏پاره كنى و بر سر ما فرو ريزى .
يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما حاضر سازى ، به‏طورى‏كه ما آنها را مشاهده كنيم .
يا خانه‏اى از طلا داشته باشى .
يا به آسمان بالا روى، و بالا رفتن تو را هم باور نمى‏كنيم ، مگر اين‏كه نامه‏اى از خداوند به اين مضمون بياورى :
« اين نامه ، از خداوندِ با اقتدار حكيم است به عبداللَّه بن اميّه و كسانى كه با او هستند . من لازم مى‏دانم شما به فرستاده من ، محمّد، ايمان بياوريد و گفتارش را تصديق كنيد كه او از پيش من آمده است » .
ولى پس از انجام دادن تمام اين كارها كه گفتم، باز هم نمى‏دانم كه شخص من ، رسالت تو را مى‏پذيرد يا نه ، كه اگر ما را به آسمان هم بالا ببرى و درهاى آن را باز ، و ما را در آن وارد سازى ، مى‏گوييم چشم‏بندى يا جادو كرده‏اى!۵پيامبر صلى اللَّه عليه وآله : سخن ديگرى ندارى ؟
عبداللَّه : اين همه ايراد كه گرفتم ، كافى نيست؟ نه! ديگر سخنى ندارم . در پاسخ اين ايرادها آنچه به نظرت مى‏رسد ، بگو و از آنچه در دل دارى ، پرده بردار ... .

1.اشاره است به آيه : (وَ قالوا ما لِهذا الرسول يَأكُلٌ الطعام و يمشى فى الأسواق) (فرقان ، آيه ۷ ).

2.اشاره است به آيه : (لولا اُنزِل إِليه مَلَكٌ فيكونَ مَعَهُ نذيراً) (فرقان ، آيه ۷ ).

3.اشاره است به آيه : (وَ لَو شاءَ اللَّهُ لأََنزَلَ ملائكةً) (مؤمنون ، آيه ۲۴) و (قالوا لَو شاء رَبُّنا لأََنزل ملائكةً) (فصّلت ، آيه ۱۴) .

4.اين خواسته و خواسته‏هاى بعد به طور اجمال در سوره اسراء (آيه ۹۳ - ۹۰) آمده است .

5.اشاره است به آيه: (وَ لَو فَتَحنا عَلَيهم باباً مِن السماءِ فَظَلّوا فيه يَعرُجون * لَقالوا إِنّما سُكِّرَتْ أَبصارُنا بَل نَحنُ قَومٌ مَسحورون) (حجر ، آيه ۱۴ و ۱۵ ).

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 132037
صفحه از 162
پرینت  ارسال به