109
حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام

زندگى را انتخاب مى‏كنند و به عكس ، شمارى از كسانى كه در خانواده‏هاى شايسته پرورش يافته‏اند و محيط زندگى آنان سالم است، راه فساد و تباهى را بر مى‏گزينند .
علّيت فلسفى نيز چيزى جز مجموعه عوامل مؤثّر بر افعال انسان نيست كه هيچ گاه موجب سلب اراده از انسان نمى‏گردد و به تعبير ديگر ، علّيت فلسفى در مورد افعال انسان ، هيچ گاه تحقّق نمى‏يابد .

2 . جايز نبودن اِسناد «كار قبيح» و «ظلم» به خدا

دليل ديگر بطلان نظريّه جبر ، اين است كه لازمه اين نظريّه ، اِسناد دادن كارهاى قبيح به خداوند و ظالم دانستن خداست . اگر فاعلِ همه افعال ، از جمله كارهاى قبيح انسان را خدا بدانيم، اين كارها به خدا منتسب خواهند شد. از سوى ديگر ، مجبور كردن انسان‏ها به گناه و مجازات آنها به خاطر انجام دادن گناه ، ظلمى آشكار است . اين ، در حالى است كه عقلاً محال است كه خداوند ، مرتكب ظلم و كارهاى قبيح گردد .
به جهت همين ارتباطِ ميان نظريّه جبر و عدل خداوند است كه متكلّمان اماميّه ، بحث جبر و اختيار را در ذيل بحث عدل خداوند و يا افعال خداوند ، مطرح مى‏كنند و با ردّ نظريّه جبر ، ظلم و كارهاى قبيح را از خداوند ، نفى مى‏نمايند . ۱
قرآن كريم تصريح مى‏فرمايد كه هر انسانى به مقتضاى دستاوردهاى خود ، پاداش مى‏بيند و در نزد خداوند ، به هيچ كس ستم نمى‏شود :
(مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى‏ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ .۲هر كس نيكى‏اى بياورد ، ده برابر آن [پاداش‏] خواهد داشت و هر كس بدى‏اى بياورد ، جز مانند آن، جزا نمى‏شود و بر آنان ستم روا نمى‏گردد) .

1.ر.ك : كشف المراد : ص ۳۰۸ .

2.انعام : آيه ۱۶۰ .


حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
108

دلايل بطلان نظريّه جبر

علاوه بر اين كه دلايل طرفداران جبر براى اثبات مدّعايشان كافى نيست و در واقع ، هيچ دليلى براى اين نظريّه وجود ندارد، چندين دليل وجود دارد كه بطلان اين نظريّه را ثابت مى‏نمايد :

1 . علم حضورى به آزادى در افعال‏

روشن‏ترين دليل ردّ نظريّه جبر ، وجدان انسان يا علم حضورى او به خود و افعال خويش است . اگر انسان به خود باز گردد و به افعالش توجّه كند، در مى‏يابد كه عملى را كه اراده كرده و انجام داده ، مى‏توانسته اراده نكند و انجام ندهد ، يا كارى را كه اراده نكرده و انجام نداده ، مى‏توانسته اراده كند و انجام دهد . از سوى ديگر ، معناى اختيار ، همين آزادى در انجام دادن و انجام ندادن است.
بر اين اساس، با علم حضورى - كه قوى‏ترين و معتبرترين علم انسان است - ، هم بطلان نظريّه جبرگرايىِ ناب ، ثابت مى‏شود (چون انسان به قدرت خويش ، علم حضورى و وجدانى دارد) و هم نظريّه جبرگرايى ميانه ، ابطال مى‏گردد (چون انسان به تأثير قدرت خويش بر عمل اختيارى‏اش نيز علم حضورى دارد) .
اين برهان، افزون بر ابطالِ جبر كلامى، جبر اجتماعى ، روانى و فلسفى را نيز ابطال مى‏نمايد ؛ چرا كه هر چند ساختار جامعه و جسم و روان، بر افعال انسان، مؤثّرند و اين تأثير در برخى موارد ، فوق العاده زياد است ، امّا انسان با علم حضورى در مى‏يابد كه تأثير عوامل ياد شده ، علّت تامّه براى انجام دادن كارها نيست ؛ بلكه او به رغم اقتضائات روانى و اجتماعى، مى‏تواند راه ديگرى را انتخاب كند .
به ديگر سخن، عوامل روحى و اجتماعى ، ممكن است انتخاب يك گزينه را دشوار نمايند ؛ امّا دشوارى، مانع انتخاب انسان نيست و انسان مى‏تواند در شرايط دشوار نيز انتخاب نمايد . واقعيّت نيز گواه اين مدّعاست ؛ چرا كه به چشم خود مى‏بينيم كه برخى افراد، به رغم خانواده ناشايست و اجتماع فاسد، راه صحيح

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/50919/
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/100-.html
تعداد بازدید : 36846
صفحه از 339
پرینت  ارسال به