205
حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام

3 / 23

خطبه ازدواج‏

۶۸.الكافى : عدّة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمّد بن خالد ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه ، قال :
سَمِعتُ أبَا الحَسَنِ عليه السلام يَخطبُ بِهذِهِ الخِطبَةِ :
الحَمدُ للَّهِ‏ِ العالِمِ بِما هُوَ كائِنٌ مِن قَبلِ أن يَدينَ لَهُ مِن خَلقِهِ دائِنٌ ، فاطِرِ السَّماواتِ وَالأَرضِ ، مُؤَلِّفِ الأَسبابِ بِما جَرَت بِهِ الأَقلامُ ومَضَت بِهِ الأَحتامُ مِن سابِقِ عِلمِهِ ومُقَدَّرِ حُكمِهِ ، أحمَدُهُ عَلى‏ نِعَمِهِ ، وأعوذُ بِهِ مِن نِقَمِهِ ، وأستَهدِى اللَّهَ الهُدى‏ ، وأعوذُ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَالرَّدى‏ ، مَن يَهدِهِ اللَّهُ فَقَدِ اهتَدى‏ ، وسَلَكَ الطَّريقَةَ المُثلى‏ ، و غَنِمَ الغَنيمةَ العُظمى‏ ، ومَن يُضلِلِ اللَّهُ فَقَد حارَ عَنِ الهُدى‏ وهَوى‏ إلى‏ الرَّدى‏ .
وأشهَدُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وأنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ ورَسولُهُ المُصطَفى‏ ، و وَلِيُّهُ المُرتَضى‏ ، وبَعيثُهُ بِالهُدى‏ ، أرسَلَهُ عَلى‏ حينِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ، وَاختِلافٍ مِنَ المِلَلِ، وَانقِطاعٍ مِنَ السُّبُلِ، ودُروسٍ مِنَ الحِكمَةِ، وطُموسٍ مِن أعلامِ الهُدى‏ وَالبَيِّناتِ، فَبَلَّغَ رِسالَةَ رَبِّهِ، وصَدَعَ بِأَمرِهِ، وأدّى‏ الحَقَّ الَّذى عَلَيهِ ، وتُوُفِّيَ فَقيداً مَحموداً صلى اللَّه عليه و آله .
ثُمَّ إنَّ هذِهِ الاُمورَ كُلَّها بِيَدِ اللَّهِ تَجرى إلى‏ أسبابِها ومَقاديرِها، فَأَمرُ اللَّهِ يَجرى إلى‏ قَدَرِهِ، وقَدَرُهُ يَجرى إلى‏ أجَلِهِ، وأجَلُهُ يَجرى إلى‏ كِتابِهِ، ولِكُلِّ أجَلٍ كِتابٌ ، (يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْكِتَبِ).۱
أمّا بَعدُ ؛ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ وعَزَّ جَعَلَ الصِّهرَ مَألَفَةً لِلقُلوبِ، ونِسبَةَ المَنسوبِ ، أوشَجَ بِهِ الأَرحامَ، وجَعَلَهُ رَأفَةً ورَحمَةً، إنَّ فى ذلِكَ لَآياتٍ لِلعالَمينَ ، وقالَ فى مُحكَمِ كِتابِهِ : (وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ الْمَآءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا )۲ ، وقالَ : (وَ أَنكِحُواْ الْأَيَمَى‏ مِنكُمْ وَ الصَّلِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَآئِكُمْ )۳، وإنَّ فُلانَ بنَ فُلانٍ مِمَّن قَد عَرَفتُم مَنصِبَهُ فِى الحَسَبِ، ومَذهَبَهُ فِى الأَدَبِ ، وقَد رَغِبَ فى مُشارَكَتِكُم ، وأحَبَّ مُصاهَرَتَكُم ، وأتاكُم خاطِباً فَتاتَكُم فُلانَةَ بِنتَ فُلانٍ، وقَد بَذَلَ لَها مِنَ الصَّداقِ كَذا وكَذا ، العاجِلُ مِنهُ كَذا وَالآجِلُ مِنهُ كَذا ، فَشَفِّعوا شافِعَنا، وأنكِحوا خاطِبَنا، ورُدّوا رَدّاً جَميلًا، وقولوا قَولًا حَسَناً ، وأستَغفِرُ اللَّهَ لى ولَكُم ولِجَميعِ المُسلِمينَ.۴

ترجمه‏

۰.حضرت عبد العظيم عليه السلام: از امام هادى عليه السلام شنيدم كه در هنگام عقد نكاح، اين خطبه را قرائت مى‏فرمود : «سپاس، مخصوص خداوندى است كه به موجودات، عالِم بود پيش از آن كه مخلوقاتش در برابر او خضوع كرده باشند ؛ خدايى كه آسمان‏ها و زمين را آفريد و اسباب و علل را به هم پيوند داد، بر همان روشى كه قلم تقدير و آفرينش بر آن جارى گرديد ، و قضا و قدر و حكم پروردگار بر آن پيشى گرفت . او را به خاطر نعمت‏هايى كه عطا فرموده ، سپاس مى‏گويم و از خشم و غضبش ، به او پناه مى‏برم و از او طريق هدايت [و راه مستقيم‏] را طالبم، و از گم‏راهى و كجروى به آستانش پناه مى‏برم . هركس كه خدا او را ره‏نما باشد، رهايى خواهد يافت و طريق روشنى را پيدا خواهد كرد و سود فراوانى خواهد برد ، و هركس كه از راه خدا دور افتد و يا منحرف گردد، خداوند هم او را به حال خود وامى‏گذارد و سرانجام سرگردان شده، در چاه گم‏راهى سقوط خواهد كرد .
گواهى مى‏دهم كه معبودى جز پروردگار يكتاى بى‏همتا نيست و او شريك و انبازى ندارد ، و [گواهى مى‏دهم كه‏] محمّد صلى اللَّه عليه و آله بنده خدا و فرستاده برگزيده او و ولىّ مورد رضايت اوست كه براى هدايت بندگان مبعوث فرمود . او را در هنگامى برانگيخت كه پيغمبرى در ميان مردم نبود ، و ملّت‏هاى جهان با هم در نزاع و اختلاف بودند و طرق هدايت از هم گسيخته شده و حكمت، كهنه گرديده و نشانه‏هاى هدايت و راه‏هاى روشن از بين رفته بود . در اين هنگام او رسالت پروردگارش را ابلاغ كرد ، و دستور او را آشكار نمود ، و حقّى را كه بر عهده داشت، ادا كرد ، و ستوده در گذشت .
به تحقيق، زمام تمام كارها، در دست خداوند است و آنها از طرف خداوند در مجارى طبيعى و اسباب و در اندازه‏هاى خود ، قرار مى‏گيرند . پس فرمان خداوند، از طريق تقدير، اجرا مى‏گردد و تقدير او، تا زمانى است و زمان آن، بسته به امضاى خداست . هر مدّتى نوشته‏اى دارد . (خداوند ، هر چه را بخواهد، از بين مى‏برد و هر چه را بخواهد، نگه مى‏دارد ، و اصل كتاب، در پيشگاه خداوند است) .
و بعد ، خداوندعزّ وجلّ براى پيوند خانوادگى و نزديك شدن دل‏ها به يكديگر، خويشاوندى را مقرّر فرمود و به وسيله آن، پيوستگى ارحام را به يكديگر برقرار نمود ، و آن را مايه رحمت و مهر قرار داد ، و در اين، نشانه‏هايى براى جهانيان است .
خداوند در آيه محكم قرآنش فرمود : (اوست آن خدايى كه از آب ، بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى ]نَسَبى و دامادى قرار داد) ، و نيز فرمود : (براى كنيزان بى‏شوهر و غلامان بى‏زن كه در خانه‏هاى شما هستند، وسيله ازدواج فراهم كنيد) . به درستى كه فلانى پسر فلانى، از كسانى است كه شما مقام او را از جهت خانوادگى مى‏شناسيد ، و روش ادبى او را مى‏دانيد . وى تصميم گرفته كه با شما در زندگى شركت كند و خويشاوندىِ شما را بپذيرد . اكنون نزد شما آمده و خواستگار دختر جوان شماست . مهريّه او را طبق مقرّرات مى‏پردازد . مقدارى را اكنون مى‏پردازد و بقيّه را در آينده خواهد پرداخت . اينك خواستگارى (پا در ميانىِ) ما را بپذيريد و اين پسر را به دامادى بپذيريد و [او را ]به طرز نيكويى برگردانيد و با گفتارى خوب از خود راضى سازيد . از خداوند براى خود و شما و همه مسلمانان آمرزش مى‏خواهم» .

1.رعد : آيه ۳۹ .

2.فرقان : آيه ۵۴ .

3.نور : آيه ۳۲ .

4.الكافى : ج ۵ ص ۳۷۲ ح ۶ .


حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
204

گونه ديگر از تحمّل آزار ، رنج ديدن در جهت رعايت حقوق ديگران و در راه انجام دادن وظايف دينى ، بخصوص در مسير جهاد آزاديبخش است كه موجب عزّت و افتخار در دنيا و پاداش بزرگ الهى در آخرت مى‏گردد .۱
بى ترديد در هيچ مكتبى تا اين حد و با اين دقّت ، حرمت و كرامت و حقوق انسان ، مورد توجّه نيست .

1.ر . ك : دانش‏نامه قرآن و حديث : مَدخل «آزاررسانى (الأذى)» ، فصل ششم .

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/50919/
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/100-.html
تعداد بازدید : 36911
صفحه از 339
پرینت  ارسال به