پژوهشى در باره نزول دفعى و تدريجى قرآن كريم - صفحه 9

ديدگاه دوم. نزول دفعى بر قلب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله: بنا بر اين ديدگاه، دو نزول قرآن عبارت اند از: نخست، نزول حقيقت يا روح قرآن در شب قدر بر قلب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به صورت دفعى و دوم، نزول آن در قالب الفاظ به صورت آيات و سوره‏ها به گونه تدريجى. شيخ صدوق، ۱ فيض كاشانى، ۲ شيخ ابوعبداللَّه زنجانى ۳ و علامه طباطبايى بر اين باورند. علامه طباطبايى در استحكام‏بخشى به اين ديدگاه و تشريح آن بسيار كوشيده است. بر اساس تبيين او از اين ديدگاه، مقصود از نزول قرآن در شب قدر، نزول دفعى قرآن با همين الفاظ و و اجزا و فصول نيست. قرآن حقيقتى متعالى دارد بدون الفاظ و اجزا و فصول و شأن نزول كه به ادراك بشر عادى در نمى‏آيد و قرآن حاضر كه در چنين هيئتى است، مثالى است از آن ، و گويى جامه‏هايى است بر قامت آن . ۴
از سوى ديگر، آياتى كه از نزول قرآن در شب قدر سخن گفته‏اند، از كلمه «انزال» سود برده‏اند كه نزول دفعى را مى‏رساند و نزول دفعى نمى‏تواند در قالب الفاظ باشد. هر يك از آيات قرآن ناظر به وقايعى خاص است و نزول آنها پيش از آن وقايع معقول نيست. ناگزير، مراد از نزول دفعى قرآن در شب قدر، نزول حقيقت آن است .
برخى از شاگردان علامه طباطبايى از اين حقيقت، به «روح قرآن» تعبير كرده و گفته‏اند: قرآن در شب قدر با نزولى اجمالى و غير زمانى كه بر نزول تفصيلى و زمانى مقدم بوده، نازل شده و مى‏توان از آن با تعبير«روح قرآن» ياد كرد كه عارى از قالب كلمات، آيات و سور است و چون پيامبر واجد اين روح شد، همان حقيقتى كه

1.بحار الأنوار : ج‏۱۸ ص‏۲۵۰ - ۲۵۱.

2.ر.ك : تفسير الصافى : ج‏۱ ص‏۶۵ .

3.تاريخ قرآن : ص‏۳۵.

4.ر.ك : الميزان فى تفسير القرآن : ج‏۲ ص‏۱۸.

صفحه از 15