ذکر - صفحه 1

درآمد

واژه شناسى «ذكر»

واژه شناسان براى مادّه «ذكر» ، دو معنا بيان كرده اند : يكى «يادكرد» در مقابل «فراموشى» ، و ديگرى «نَرى» در مقابل «مادگى» .
ابن فارس ، در اين باره مى گويد :
ذال و كاف و راء ، دو اصل را تشكيل مى دهد كه همه كلمات اين مادّه ، از اين دو اصل ، متفرّع مى شوند . «مُذكر» ، يعنى زنى كه پسر زاييده است ... «ذكور البقل» ، يعنى گياهان علفى ستبر ، مانند اسطوخودوس ... . اصل ديگر به معناى يادآورى است ، در مقابل فراموش كردن و از ياد بردن . سپس يادكرد زبانى نيز بر اين معنا حمل شده و مى گويند : «اِجْعله منك على ذُكر» به ضمّ ذال ، يعنى : او را فراموش مكن . ۱
راغب اصفهانى ، در تبيين معناى «ذكر» در مقابل «نسيان» مى گويد :
معناى ذكر ، حالتى است براى نفس كه انسان به سبب آن ، مى تواند آنچه را آموخته ، ج در ذهنج نگه دارد و از اين جهت ، مانند «حفظ» است ؛ منتها حفظ به معناى به ياد سپارى است ، و ذكر به معناى يادآورى .
معناى ديگر «ذكر» ، حاضر كردن چيزى در دل يا آوردن آن به زبان است .

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۲ ص ۳۵۸ .

صفحه از 11