در اين مقاله تلاش شده است تا جلوههايي از اخلاق سياسي مقبول از سيره عملي و رفتار حکومتي پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله استنباط گردد.
تعاريف اخلاق
علماي اخلاق، در تعريف اخلاق، آن را از «ملکات و هيئتهاي نفساني، که اگر نفس به آن متصف شود، به سهولت کاري را انجام ميدهد، همانطور که صاحبان صنعتها و حرفهها به سهولت کار خود را انجام ميدهند، صاحبان ملکات فاضله و رذيله هم به سهولت کار خوب يا بد ميکنند»، متشکل ميدانند. ۱ با اين نگاه است که «اخلاق» را عبارت از «ملکات نفساني و هيئات روحي که باعث ميشود کارها، زشت يا زيبا، به آساني از نفس متخلق به اخلاق خاصّ نشأت بگيرد»، ۲ ميدانند. طبق اين تعريف، اخلاق اعمّ از فضايل و رذايل است، لکن مسلم است که اصطلاح عمل اخلاقي بر عملي اطلاق ميگردد که برخاسته از ملکات فاضله باشد، و نميتوان اعمال پست را نيز اعمالي اخلاقي به حساب آورد.
از سوي ديگر، يکي از شاخههاي حکمت ـ که به طور عمده در مغرب زمين مورد بحث بوده و در آن به موشکافيهاي عقلي درباره شيوه رفتار مطلوب آدميان ميپردازند ـ «فلسفه اخلاق» ناميده ميشود. در اين رشته توصيههايي مخفي در توصيف در خصوص نحوه سلوک انساني مورد مداقه قرار ميگيرد. «ايمانوئل کانت» ۳ يکي از بزرگترين فيلسوفان غرب است که هنوز سايه افکار او بر تراوشات عقول مغرب زمينيان سايهگستر است. او در بحث فلسفه اخلاق ميگويد:
ما براي احکام اخلاقي خود بايد يک اصل بنيادي داشته باشيم که به دنبال آن بتوانيم، همگي، حکم کنيم که چه چيزي اخلاقي خوب است يا خوب نيست؛ ...اکنون بر ماست که اين اصل واحد را بيابيم و اخلاق را بر اساس آن بنا نهيم و به موجب آن بتوانيم امر اخلاقي را از امر غير اخلاقي تميز دهيم. ۴
کانت پس از نقض و ابرامهاي فراواني که نسبت به آرا و انديشههاي متفکران ديگري همچون «باومگارتن ۵ . » و «کريستين ولف ۶ . » درباره اصل بنيادين اخلاق و ضابطه امر اخلاقي به عمل ميآورد و موشکافيهاي دقيق عقلي که معمول ميدارد، اخلاق را «انطباق رفتار با قانون عام (کلي) اراده آزاد» ميداند. ضابطهاي را که اين فيلسوف مشهور و پايه گذار مباني بسياري از مکاتب و افکار فلسفي غرب از عمل اخلاقي ارائه ميدهد، ميتوان در جملهاي خلاصه نمود که: «آنچه را براي خود نميپسندي، براي ديگران مپسند». اين همان است که چهارده قرن پيش، از سوي پيشوايان معصوم ما ارائه شده است. اين ضابطه عمل اخلاقي، هم در حديث قدسي و از جانب خداوند بيان شده ۷ ، و هم با تعابير مختلف از
1.تفسير موضوعي قرآن کريم، ج۱۰: مبـادي اخلاق درقرآن، ص۷۳ .
2.همان .
3.Kant, Immanuel .
4.درسهاي فلسفه اخلاق، ص۲۸ .
5.Baumgarten
6.Wolff, Christian
7.من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۴۰۵؛ الكافي، ج۲ ص۱۴۶؛ وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۲۸۷ .