به واكنش ما بستگي تام دارد؛ نه عوامل بيروني. از اين رو، نميتوان نسبت به نوع واکنشها بيتفاوت بود و آن را ساده انگاشت.
افسوس در ناخوشاينديها و خوشگذراني در خوشاينديها دو پديده مهم زندگي هستند كه پيامدهاي ناگواري به بار ميآورند. برخي افراد، هنگام ناخوشايند زندگي بردباري خود را از دست داده، دچار حالت حسرت و افسوس و بيتابي و ناراحتيهاي شديد ميشوند؛ ۱ به گونهاي که تعادل خود را از دست داده و لب به شکايت و اعتراض ميگشايند و ۲ آنچه که نبايد انجام دهند، انجام دهند. ۳
هنگام خوشايند زندگي نيز برخي آنقدر خوشحال و خرسند ميشوند که تعادل خود را از دست داده و از يک سو در خوشيکردن از حد گذشته و در خرج کردن زياده روي ميکنند ۴ و دچار حالت ترف و بطر ميشوند، ۵ و از سوي ديگر، نسبت به وظايف خود در اين دوره کوتاهي ميکنند ۶ و در مجموع، خود را آلوده به گناه ميکنند.
نکته مهم، پيوستگي اين دو حالت با يکديگر است؛ بدين معنا که اگر کسي در حالت خوشايند دچار بدمستي و خوشگذراني گردد، بدون ترديد در حالت ناخوشايند نيزدچار بي تابي و نابردباري خواهد شد.
قرآن كريم در چند آيه به اين دو پديده نابهنجار پرداخته است. در آيه 36 سوره روم به خرسندي انسان در نعمتها و نااميدي او در بلاها پرداخته شده است:
(وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ(.
و در آيه 48 سوره شوري، گذشته از خرسندي در نعمتها، به ناسپاسي انسان در سختيها اشاره شده است:
(وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ(.
و اما در آيات نهم و دهم سوره هود، براي دوران خوشايند زندگي گذشته از خرسندي، به فخر فروشي و براي دوران ناخوشايند هر دو ويژگي ناسپاسي و نااميدي بيان شده است:
(وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ * وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(.
1.. قرآن کريم در اين باره ميفرمايد: (إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً(. (سوره معارج، آيه ۱۹ و ۲۰)
2.. درباره شکايت کردن روايات فراواني وجود دارد که ميتوانيد براي درک بهتر موضوع، آنها را مورد مطالعه قرار دهيد. بخشي از اين مجموعه را ميتوانيد در عنوان الشکوي در ميزان الحکمة مشاهده نماييد. ر. ك: ميزان الحكمة، ج۶، ص۳۹ عنوان الشكوي.
3.. جزع يکي از عناوين و سرفصلهاي مهم قرآني ـ حديثي است که مطالعه آيات و روايات آن ميتواند تصوير بهتري از موضوع را به شما ارائه دهد. ر. ك: ميزان الحكمة، ج۲، ص۱۸۷، عنوان الجزع.
4.. اين حالت اسراف نام دارد که در آيات و روايات به صورت مفصل به آن پرداخته شده است. ر. ك: ميزان الحكمة، ج۵، ص۲۷۸.
5.. ر. ك: ميزان الحكمة، ج۲، ص۱۰۹، عنوان الاتراف.
6.. قرآن کريم در اين باره ميفرمايند: (وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً(. سوره معارج، آيه ۲۱.