وجوب محبت اهل بیت(ع)
پرسش :
از «آیه مودّت» و بسیاری از احادیث، وجوب دوستی اهل بیت پیامبر(ص) فهمیده می شود. مقصود از وجوب محبّت، چیست؟ مگر می توان کسی را به دوست داشتن دیگران مجبور کرد؟
پاسخ :
آیه مودّت:
قُل لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ.[۱]
بگو از شما در برابر رسالتم، هیچ پاداشی نمی طلبم، مگر محبّت ورزیدن به خویشاوندانم را.
انسان، عاشق زیبایی و کمال است و فطرت کمال جوی او به هر چه زیبایی و خوبی و پاکی است، تمایل دارد. بنا بر این، اگر خوبی ها و زیبایی ها را در طرف مقابل ببیند و به آنها شناخت حاصل کند، طبع او، خواه ناخواه، دوستدار و عاشق او می شود.
از این رو، دوستی هر چیزِ سزاوار دوستی، پس از تحصیل شناخت به آن، حاصل می گردد و تحصیل شناخت و کسب معرفت، برای انسان، امری اختیاری و تحت فرمان است. پس آنچه که بر اساس این آیه حقیقتاً واجب است، شناخت خاندان پیامبر(ص) و فضائل و سجایای آنان است که محبّت و دوستی شان را در پی خواهد داشت و غیر ممکن است کسی این خاندان گرامی و بزرگ را بشناسد و با کمالات، پاکی ها و صداقت آنان، آشنا بشود، ولی دلداده و عاشق آنان نگردد.
بنا بر این، آیات و روایاتی که به محبّت این خاندان تأکید دارند، همگی ناظر به وجوب شناخت آن بزرگواران هستند. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمود:
أدِّبوا أولادَکُم عَلیٰ حُبِّی وَ حُبِّ أَهلِ بَیتی وَ القُرآنِ.[۲]
فرزندان خود را بر محبّت من و محبّت خاندانم و قرآن، تربیت کنید.
یا در روایتی دیگر می فرماید:
أدِّبُوا أَولاَدَکُم عَلیٰ ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبِیِّکُم، وَ حُبِّ أهلِ بَیتِهِ، وَ قِراءَةِ القُرآنِ.[۳]
فرزندان خود را به داشتن سه ویژگی، پرورش دهید: دوست داشتن پیامبرتان، دوستی خاندان او و تلاوت قرآن.
این گونه روایات، در واقع، به لزوم آشناسازی فرزندان با زندگی پیامبر(ص) و خاندانش و اخلاق و رفتار پسندیده آنان، دلالت دارد تا پس از شناخت پیامبر(ص) و اهل بیتش، از محبّان و دوستداران آن بزرگان معصوم و در نتیجه، از رستگاران گردند.
آری! هر گاه شخص خردمندی، دیگری را به محبّت چیزی یا کسی فرا خواند، در حالی که محبّت آن را در دل نداشته، بلکه آن را اصلاً نمی شناسد، حاکی از آن است که آن چیز یا آن کس، واقعاً دوست داشتنی است، جز آن که مخاطب، آن را نمی شناسد. در نتیجه، وادار نمودن وی به دوستی آن، در واقع، وادار نمودن وی به شناخت آن است و این، از روش های متداول در گفتار است.
[۲]. شرح إحقاق الحق: ج۱۸ ص۴۹۸.
[۳]. کنز العمّال: ج۱۶ ص۴۵۶ ح ۴۵۴۰۹.
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت