در اين جا براي روشن شدن بيشتر مطلب به ذکر چند مثال ميپردازيم:
ابن عباس ميگويد:
هنگامي که آيه وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللّه فَبَشِّرْهمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ۱ نازل شد، نزول آن بر مسلمانان گران آمد. سپس عمر گفت: من شما را از اين (وضعيت) خارج ميسازم. او رفت و خطاب به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گفت: اي پيامبر خدا، به راستي که نزول اين آيه بر ياران تو گران آمده است. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در پاسخ فرمود: «إنّ الله لم يفرض الزّکاة إلاّ ليطيب ما بقي من اموالکم و انما فرض المواريث لتکون لمن بعدکم»۲ ؛ خداوند زکات را فرض نموده تا مابقي اموال شما پاک گردد و سهم ورثه را واجب گردانده تا ميراث شما براي ورثه شما باشد.
بدين ترتيب، پيامبر برداشتي را که صحابه از معناي«کنز» در آيه داشتند و آنان را دچار سختي و مشکل ساخته بود، تصحيح نموده و بيان فرمود که مالي که زکات آن پرداخت شده، پاک است و مشمول کنز نيست.
2.عبدالله بن مسعود گويد:
هنگامي كه آيه الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهمُ الْأَمْنُ وَهم مُهتَدُونَ۳ نازل شد، مسلمانان ترسيدند و ناراحت شدند، گفتند: اي رسول خدا، هيچ يک از ما نيست که به خود ظلم نکرده و دچار گناه نشده باشد. پيامبر فرمود: منظور از ظلم، گناه نيست، بلکه منظور شرک است. مگر نشنيدهايد وقتي که لقمان پسرش را پند ميداد، به او چه گفت؟ گفت: «اي پسرم، براي خدا شريک قرار مده! به حقيقت، شرک ظلمي بس بزرگ است». ۴ ؛ ۵
در اين جا هم وقتي آيهاي از قرآن نازل شد و صحابه، به خاطر الفاظ عام آن، برداشتي از آن نمودند که مراد خداوند نبود. پيامبر با بيانات خود، منظور خداوند را برايشان مشخص ساخت؛ گويي که از ابتدا، خداوند همين مراد را مد نظر داشته است.
حديث پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم
بدين صورت که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حديثي را بيان ميفرمايد و فهم آن بر برخي از صحابه مشکل ميگردد؛ لذا آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم حديث ديگري ميگويد که اين اشکال را بر طرف سازد. ۶ بنا بر اين، بيان حديثي از جانب
1.. سوره توبه، آيه ۳۴.
2.. سننابيداود، ص ۳۸۹ـ۳۹۰.
3.. سوره انعام، آيه ۸۲.
4.. صحيح البخاري، ص ۹۳۲.
5.. يَابُنَي لاَ تُشْرِكْ بِاللَّه إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ( سوره لقمان، آيه۱۳).
6.. اسباب ورود الحديث، ص ۱۸، ۱۹.