اعتبار روايات « الكافي » - صفحه 413

در هر صورت، تعهّد نويسنده اى در اين سطح و كتابى چنين جامع را خدشه دار كردن، هرگز پسنديده نيست و تعجّب است كه برخى مى پندارند كه اين شبهه، قوى است. بيش از اين در اين بخش، درنگ لازم نيست.

ج. وجود حضور تحريف در روايات «الكافى»

برخى چون مؤلّف الأخبار الدخيلة، با كاوش بسيار، به مواردى تحريف كلّى و يا جزئى در روايات، به زعم خود، دست يافته اند كه بسيارى از موارد، قابل پاسخگويى است:
ايشان، در جلد اوّل كتاب، بيست مورد تحريف و در جلد دوم، يكصد مورد و در جلد سوم، يكصد و سى مورد و در جلد چهارم، يكصد و بيست مورد كه مجموعا سيصد و هفتاد مورد تحريف مى شود، آورده است. بسيارى از اين تحريف ها، جزئىِ جزئى است و بسيارى نيز پذيرفته نيست و توجيه صحيح دارد.
گفتنى است در يك كتاب هشت جلدى كه بيش از شانزده هزار روايت را در خود جاى داده و به همه ابواب دين پرداخته، وجود تعدادى تحريف و تغيير ناخواسته، طبيعى است.
اين ويژگى تنها براى قرآن است كه تحريف، بدان راه نمى يابد. بگذريم كه بسيارى از تحريف ها در سند است.
در نهايت، مجدّدا توجّه خوانندگان را به اين نكته جلب مى كنم كه اعتبار الكافى، در حدّى است كه با اين وجوه، بر دامن كبريايى اش گرد ننشيند. فقط آگاهان مى دانند و امامان عليهم السلام و در پى آنان، عالمان دين ـ كه در پيراسته نگه داشتن حديث كوشيده اند و در اين راه، جان باخته اند تا اين مجموعه گران سنگ و اين ميراث ارزشمند، به دست ما رسيده است ـ ! پس بايد قدر آن را بدانيم، نه اين كه در نفى و ردّ آن بكوشيم.

د. وجود روايات ضعيف در «الكافى»

اين كه گاه گفته مى شود: بيشتر روايات الكافى ضعيف است، بر مبناى تضعيف سندى است، وگر نه بيشتر روايات الكافى اعتبار دارند و اين دو جهت، بايد از

صفحه از 438