سرچشمه ميگيرد ۱
نفس [ناطق] در اين اعضاي متكاثف عنصري [اعضاي بدن] فقط از طريق واسطهاي تصرف ميكند كه با هر دو تناسب [و ارتباط و سنخيت] داشته باشد و اين واسطه، جسم نوراني لطيفي به نام روح است كه در اعضاي بدن به وسيله اعصاب دماغي نفوذ ميكند ۲
روح حيواني از خون قلب ناشي ميشود و به وسيله عروق شرياني در بدن سريان مييابد ۳
بين بدن و قوا [ي ذهني و نفساني] جرم لطيف گرمي وجود دارد كه روح ناميده ميشود و اگر شدت لطافت آن نبود، در اعصاب نفوذ نميكرد و اين روح تا وقتي در قلب است، روح حيواني ناميده ميشود ۴
بردارنده آن قوّتها از مدرِک و محرّک، روح حيواني است و اين روح جسمي لطيف است كه از لطافت تن و اخلاط تن حاصل ميشود و در جمله تن پراكنده ميشود و اگر نه لطيف بودي در استخوانها نرفتي و اين روح واسطه تصرف نفس ناطق است و اين روح را روح حيواني گويند و جمله جانوران را باشد ۵
نفس، جوهر بخاري لطيفي است كه حامل قوه حيات و حس و حركت ارادي است كه فيلسوفان آن را روح حيواني مينامند ۶
روح ناطقه و نفساني را جان نخوانند و روان خوانند؛ زيرا كه جان جسمي است لطيف و روان جسم نيست ۷
جسد كثيف است و روح، لطيف و نفس چيزي است بيرون از اين گوهرها ۸
ديدگاه روايات معصومان درباره جسمانيت روح حيواني (روح حيات): بعضي از احاديث اسلامي، روح انسان را جسمي لطيف ناميدهاند و ماده و جوهر تكون آن را از خون معرفي كردهاند ۹ از اينجا معلوم ميشود كه در اين احاديث، مراد از روح، نه آن نور قدسي يعني نفس ناطق كه جوهري مجرد است، بلكه همان روح حيواني يا روح حيات است كه موجودي جسماني (به معناي عام آن) است ۱۰ و خروج آن از بدن
1.۱ . الاسفار، ج۸ ، ص۳۲۰.
2.۱ . همان، ج۹، ص۷۴.
3.۱ . همان، ص۲۷۲.
4.۱ . المبدء والمعاد، ص۹۵.
5.۱ . مجموعه مصنفات شيخ اشراق، ج۳، ص۸۸ ـ ۸۹ و نيز ص۳۱.
6.۱ . التعريفات، ذيل ماده «نفس».
7.معراجنامه، ص۸۲ (اصل اين رساله به زبان فارسي است).
8.رگشناسي، ص۴ ـ ۵ (اصل اين رساله به زبان فارسي است).
9.بعيد نيست كه دست كم يكي از منابع الهامبخش دانشمندان اسلامي در باره روح حيواني وبرخي ويژگيهاي آنـکه ذكرش گذشت ـ همينگونه روايات و به طور كلي تعليمات اهل بيت عليهم السلام باشد كه در طول زمان به عالمان مسلمان منتقل شده است.
10.مضمون بعضي از احاديث اسلامي در باره روح به گونهاي است كه با بدن مثالي يا برزخي (قالب مثالي) هم قابل تطبيق است؛ از جمله، بعضي از تعابير مربوط به حديث بعد را ـ كه حديثي طولاني است و فقط چند جمله از آن در اينجا نقل ميشود ـ ممكن است بتوان با بدن مثالي هم منطبق كرد. اما اين امر تفاوتي در بحث حاضر ايجاد نميکند، زيرا اوّلاً، بر اساس روايات اسلامي، بدن مثالي هم از سنخ ماده لطيف است و ثانياً، اين بدن هم يكي از مهمترين عوامل حياتي انسان و علاوه بر روح حيواني واسطه ديگر تعامل نفس ناطق و بدن مادي است.
براي اطلاع از ويژگيهاي روح بخاري و حيواني و بدن مثالي و نقش آنها در وساطت تعامل نفس ناطق مجرد و بدن مادي، ر. ک : ۱.«راهحل فيلسوفان اسلامي در مسأله رابطه نفس و بدن»؛ ۲. «نقد و بررسي نظريه فيلسوفان اسلامي در مسأله رابطه نفس و بدن».