7 / 5
تبريك پيروزى به يزيد
۶۱۰.تاريخ الطبرىـ به نقل از عمّار دُهنى ، از امام باقر عليه السلام ، در بيان روانه شدن اهل بيتِ امام حسين عليه السلام به شام به وسيله عبيد اللّه ـ: [عبيد اللّه ] آنان را سوار و به سوى يزيد ، روانه كرد . هنگامى كه بر او وارد شدند ، يزيد ، همه كسانى (بزرگانى) را كه در شام حضور داشتند ، گِرد آورد و آن گاه ، اسيران را وارد كردند و حاضران ، پيروزى يزيد را به او تبريك گفتند . ۱
۶۱۱.مثير الأحزانـ به نقل از عُذَرى بن ربيعة بن عمرو جُرَشى ـ: من نزد يزيد بن معاويه بودم كه زَحْربن قيس مَذحِجى به سوى يزيد آمد. يزيد به او گفت : واى بر تو! چه در پشتِ سر دارى؟
گفت : به پيروزى و يارى خدا ، بشارتت باد ! . . . اين ، پيكرهاى برهنه آنان و صورت هاى خاك آلودشان و لباس هاى خونينشان است . خورشيد ، آنها را مى گُدازد و باد بر آنها مى وزد . زائران آنها ، عُقاب ها و لاشخورهاى بيابان هاى هموار و يك دست اند . نه كفن دارند و نه نازْبالشى! ۲
7 / 6
خاندان پيامبر صلّي الله عليه و آله در مجلس يزيد
۶۱۲.الملهوف :اثاث ، زنان و هر كه را از خاندان حسين عليه السلام مانده بود ، طنابْ پيچ آوردند و چون به همان حال ، پيشِ روى يزيد ايستادند ، على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام فرمود :
1.فَجَهَّزَهُم وحَمَلَهُم إلى يَزيدَ ، فَلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ ، ثُمَّ أدخَلوهُم ، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۹۰ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۲۹) .
2.أنَا عِندَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ ، إذ أقبَلَ زَحرُ بنُ قَيسٍ المَذحِجِيُّ عَلى يَزيدَ ، فَقالَ : وَيلَكَ ما وَراءَكَ ؟
قالَ : أبشِر بِفَتحِ اللّه ِ ونَصرِهِ ... فَهاتيكَ أجسادُهُم مُجَرَّدَةً ، ووُجوهُهُم مُعَفَّرَةً ، وثِيابُهُم بِالدِّماءِ مُرَمَّلَةً ، تَصهَرُهُمُ الشَّمسُ وتَسفي عَلَيهِمُ الرّيحُ ، زُوّارُهُمُ العِقبانُ وَالرَّخَمُ ، بِقاعٍ قَرقَرٍ سَبسَبٍ ، لا مُكَفَّنينَ ولا مُوَسَّدينَ (مثير الأحزان : ص ۹۸) .