191
مباني شناخت

على عليه السلام براى شناخت وحى و نبوت نيازى به دليل و برهان ندارد . او با ديده غيبى ايمان به غيب دارد ، نور وحى را مى بيند ، رسالت پيامبر اسلام را احساس مى كند و عطر دل انگيز نبوت را استشمام مى نمايد .
از اين سخن امام معلوم مى شود كه انسان علاوه بر چشم و گوش باطنى ، حس شامه و بويايى قلبى نيز دارد .
سپس امام در مورد مشاهدات قلبى خود در آغار بعثت ادامه مى دهد :
وَ لَقَد سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيطانِ حِينَ نَزَلَ الوَحْيُ عَلَيهِ صلى الله عليه و آله .هنگامى كه وحى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نازل شد صداى ناله شيطان را شنيدم.
با گوش سر نمى شود صداى ناله شيطان را شنيد؛ اين گوش دل است كه مى تواند صداى نامحسوس شيطان را بشنود .
فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، ما هذِهِ الرِّنَّةُ؟ فَقالَ: «هذا الشَّيطانُ قَد أيِسَ مِن عِبَادَتِهِ» .امام ادامه مى دهد كه پس از شنيدن صداى ناله شيطان با گوش جان ، از رسول خدا پرسيدم كه يا رسول اللّه ! اين ناله چيست؟
فرمود: اين ناله ، ناله شيطان است كه از پرستش خود نوميد شده است.

در اين جا پيامبر اسلام خطاب به امير مؤمنان عليه السلام فرمود :
إنَّكَ تَسمَعُ ما أسمَعُ ، وتَرى ما أرى ، إلّا أنَّكَ لَستَ بِنَبِىٍّ ، ولكِنَّكَ لَوَزيرٌ... .۱تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را كه من مى بينم ، تنها تفاوت من با تو اين است كه تو پيامبر نيستى ، ولى وزير من هستى .
بنا بر اين ، اسلام قلب را در كنار حس و عقل ، يكى از منابع معرفت و شناخت مى داند و براى قلب حواسى نظير حواس پنجگانه ظاهرى قائل است . اما بهره بردارى از اين منبع معرفت ، شرايط ويژه اى دارد كه در بخش هاى آينده مطرح خواهد شد .

1.همان .


مباني شناخت
190

ايمان به غيب با ديده غيبى

كسى كه ديده دل او بينا و گوش قلب او شنوا و حواس باطنى او سالم است ، براى شناخت ماوراى طبيعت و ايمان و اعتقاد به «غيب» نيازى به استدلال هاى عقلى و برهان ندارد ؛ كه او ـ همان طور كه در حديث اول آمد ـ با ديده غيبى و با حواس باطنى خود غيب را مى بيند و ماوراى ماده را احساس مى كند . استدلال هاى علمى و عقلى براى كسى است كه از حواس قلبى خود نمى تواند استفاده كند و ديده دل او بينا نيست .
در روز روشن براى كسى بايد روز بودن را اثبات كرد كه يا چشم ندارد و يا در جايى قرار گرفته است كه نمى تواند روز را از شب تشخيص دهد . ولى اثبات روز براى كسى كه خورشيد را مشاهده مى كند ، بى معناست .
همچنين براى كسى كه ديده قلب او بينا و گوش دل اوشنواست ، اثبات ماوراى طبيعت و غيب با دليل و برهان بى معناست .

كى رفته اى ز دل كه تمنا كنم تو راكى بوده اى نهفته كه پيدا كنم تو را
غايب نبوده اى كه شوم طالب حضورپنهان نبوده اى كه هويدا كنم تو را
از اين رو ، امير مؤمنان عليه السلام در مورد مشاهدات قلبى و غيبى خود در آغاز بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد :
أرى نُورَ الوَحى و الرِّسالَةِ و أشَمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ... .۱در آن هنگام نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را [از رسول خدا ]استشمام مى كردم.

1.نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 481450
صفحه از 484
پرینت  ارسال به