مُستفيدا وَ لاِهْلِهِ خاشِعا وَ لرَأيِهِ مُتَّهِما وَ لِلصَّمْتِ لازِما وَ لِلْخَطَأ حاذِرا ، وَ مِنْهُ مُستَحييا ، و إِنْ وَرِدَ عَلَيْهِ ما لايَعرِفُ ، لَمْ يُنكِرْ ذلِكَ لِما قَرَّرَ بِهِ نَفْسُهُ مِنَ الجَهالَةِ . 1 به راستى ، داناى واقعى ، كسى است كه بفهمد آنچه مى داند ، در مقايسه با آنچه نمى داند ، اندك است و بدين جهت ، خود را نادان مى شمارد ، و با اين شناخت دقيق از ميزان مجهولات خود ، تلاشش براى تحصيل علم ، فزونى مى يابد. بر اين اساس ، داناى واقعى هميشه در جستجوى دانش و علاقه مند به تحصيل و استفاده از آگاهى [ ديگران] است و براى اهل دانش ، فروتنى مى كند و رأى خود را متّهم مى داند و ملازم با سكوت است و از خطا حذر مى كند و از آن شرمگين مى شود و اگر چيزى براى او مطرح شود كه شناختى به آن ندارد ، آن را انكار نمى كند ؛ چون ميزان مجهولات خود را مى داند.
در مجموع ، از بيان امام عليه السلام ، هفت نشانه براى دانايان واقعى و صاحبان عقايد علمى ، قابل استخراج است . اين نشانه ها عبارت اند از : 1 . توجّه به جهل خود ، 2 . عطش فزاينده براى دانش اندوزى ، 3 . فروتنى در برابر اهل دانش ، 4 . متّهم ديدن رأى خود ، 5 . خاموشى ، 6 . حذر كردن از خطا ، 7 . انكار نكردن مجهولات .
و اينك بررسى و تبيين اين نشانه ها :
1 . توجّه به مجهولات
به عكسِ دانايان خيالى و افراد مبتلا به بيمارى خوددانابينى ، كه فقط معلومات خود را مى بينند و از مجهولات خود غافل اند ، دانايان واقعى و صاحبان آرا و عقايد علمى ، مجهولات خود را مى بينند و با مشاهده مجهولات بزرگ و بى نهايت خود ، معلومات خويش را به حساب نمى آورند .