العالِمُ مَن عَرَفَ قَدرَهُ ، و كَفى بِالمَرءِ جَهلاً أن لا يَعْرِفَ قَدْرَهُ .۱
عالِم ، كسى است كه اندازه خود را بشناسد ، و براى جهل آدمى ، همين بس كه اندازه خود را نشناسد.
روشن است كه منظور از اندازه هر كس ، اندازه دانش اوست ؛ يعنى عالِم حقيقى ، كسى است كه ميزان دانش خود را بشناسد و از غرور علمى و بيمارى خوددانابينى در امان باشد ، و هر كس به اين شناخت نرسد و اندازه دانسته هاى خود را در برابر مجهولاتش نداند ، شايسته نيست كه عالِم ناميده شود ، گرچه از دانش هاى گوناگون برخوردار باشد ؛ زيرا همين نادانى ، براى گم راهى و كاهش ارزش آرا و عقايدش ، كافى است .
2 . عطش فزاينده براى دانش اندوزى
پس از آن كه عالِم ، دانسته هايش را با مجهولاتش به دقّت سنجيد و دانست كه دانسته هايش در برابر مجهولات ، چيزى به حساب نمى آيد ، تشنگى آگاهى و درك ، در وجودش بالا مى رود و عشق و حرص به دانش ، توان و تلاشش را براى شناخت حقايق هستى بالا مى برد ، چنان كه امام على عليه السلام فرمود :
العالِمُ مَن لَا يَشبَعُ مِنَ العِلمِ وَ لا يَتَشَبَّعُ بِهِ.۲عالِم ، آن است كه از دانش ، سير نگردد و گمان نكند كه سير شده است.
چنان كه فرمود :
العالِمُ الذى لا يَمِلُّ مِن تَعَلُّمِ العِلمِ.۳عالِم ، از فراگيرى دانش ، خسته نمى شود.