یا آن كه یك مدرسه مستقل حدیثی محسوب میشده است؟ تعامل مدرسه حدیثی بغداد با سایر مراكز حدیثی امامیه در زمینه مبادلات حدیثی به چه میزان بوده است؟ همچنین حجم محصولات و آثار حدیثی بغدادیان به چه میزان بوده است؟ و در آخر، این که سرانجام این مدرسه حدیثی به كجا انجامید؟
با وجود دیدگاه رایج _ که کوفه را به عنوان تنها آبشخور معرفت حدیثی قم و دیگر مناطق امامی نشین میشناسد _ به نظر میرسد که مرکز حدیثی بغداد، در کنار کوفه یكی از فعالترین و ریشهدارترین مراکزی بود که نقش برجستهای در حفظ، ساماندهی و انتشار حدیث در قالب تألیف آثار حدیثی در تاریخ امامیه ایفا میکرد. مشایخ حدیثی امامیه در بغداد به دلیل موقعیت ممتازشان همواره در كنار محدثان كوفه و قم مطرح بودهاند.۱ همچنین به دلیل موقعیت بلند سیاسی و فرهنگی بغداد در جهان اسلام، به طور طبیعی ارتباط و تعامل حدیث پژوهان بغدادی با سایر مراكز حدیثی امامیه نیز گسترده بود.
مركز حدیثی بغداد ضمن پرورش محدثان بزرگ، در عرصه تولید و بازسازی میراث حدیثی نیز فعال بود و در نشر آثار حدیثی امامیه نقش بسزایی داشت. گر چه جریان حدیثی بغداد در این دوره با فراز و فرودهایی همراه بود، اما با توجه به تولید آثاری دستکم در عرصه جامعنگاری، قرب الاسنادنگاری و حدیثشناسی و نیز تعاملات گسترده محدثان این حوزه حدیثی با یکدیگر و با محدثان مدرسه حدیثی قم و کوفه، میتوان با اندکی تسامح، شاخصههای مدرسه را بر این حوزه حدیثی امامیه تطبیق داده۲ و از مدرسه حدیثی بغداد سخن به میان آورد.
پیشینهشناسی
بیشتر پژوهشهایی كه در باره مدرسه حدیثی بغداد صورت گرفته، مربوط به بغداد دوم است كه بازه زمانی قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم را شامل میشود. در باره حوزه حدیثی بغداد در عصر حضور (از تأسیس بغداد تا آستانه غیبت صغرا) تحقیقات كمتری انجام پذیرفته است. در این خصوص میتوان به كتاب مهم تاریخ حدیث شیعه، نگاشته دكتر
1.. نجاشی در باره محمد بنمسعود عیاشی مینویسد: «سمع ... و جماعة من شیوخ الکوفیین و البغدادیین و القمیین» (رجال النجاشی، ص۳۵۱).
2.. محمد تقی سبحانی در تعریف مدرسه مینویسد: «مدرسه را به مجموعهای از متخصصان در یک رشته معین علمی اطلاق میکنیم که در تعامل با یکدیگر و بر محور یک محیط اجتماعی محدود به تولید محصولات نوین علمی دست میزنند» (کلام امامیه: ریشهها و رویشها، ص۹).