سخنى در باره پيدايش زمين و فشردگى و از هم گشودگى آن

سخنى در باره پيدايش زمين و فشردگى و از هم گشودگى آن

توضيحى كوتاه در باره اين دو موضوع : يكى چگونگى پيدايش زمين ، و ديگرى فشردگى و از هم گشودگى آن .

در عنوانى كه گذشت ، دو موضوع مهم ، مورد توجّه قرآن و احاديث اسلامى است : يكى چگونگى پيدايش زمين ، و ديگرى فشردگى و از هم گشودگى آن .
اينك ، توضيحى كوتاه در باره اين دو موضوع :


يك . پيدايش زمين

در مورد چگونگى پيدايش زمين ، به طور خاص ، در قرآن كريم ، چيزى نيامده است ؛ ولى در آيه اى از سوره هود ، اشاره شده كه منشأ پيدايش تمام جهانِ مادّه و از جمله زمين ، مايع خاصّى بوده كه «ماء» نام دارد :
« وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَآءِ .هود : آيه ۷ .
او كسى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد ، و عرش او بر آب بود»
.
در شمارى از احاديث نيز به اين مطلب تصريح شده است ، مانند :
كانَ كُلُّ شَى ءٍ ماءً ، وَ كانَ عَرشُهُ عَلَى الماءِ .ر . ك : ص ۱۵۸ ح ۳ .
همه چيز ، آب بود و عرش او بر آب قرار داشت .يا
خَلَقَ الشَّى ءَ الَّذى جَميعُ الأَشياءِ مِنهُ ، وَ هُوَ الماءُ الَّذى خَلَقَ الأَشياءَ مِنهُ ، فَجَعَلَ نَسَبَ كُلِّ شَى ءٍ إلَى الماءِ .ر . ك : ص ۱۶۰ ح ۴ .
خداوند ، چيزى را كه همه چيزها از آن پديد آمدند ، آفريد و آن ، آب بود و همه چيزها را از آب آفريد و آن گاه، نَسَب هر چيزى را به آب قرار داد.
البتّه در مورد چگونگى تبديل شدن مايع مذكور به زمين ، احاديث اين باب ، به گونه اى نيستند كه بتوان به نتيجه اى قطعى دست يافت . در عين حال ، آيه اى در سوره عنكبوت ، مى تواند دعوتگر به مطالعه و پژوهش در باره چگونگى پيدايش زمين در كنار چگونگىِ پيدايش موجودات زنده در آن باشد :
« قُلْ سِيرُواْ فِى الْأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْأَخِرَةَ .عنكبوت : آيه ۲۰ .
بگو : در زمين گردش كنيد و بنگريد كه [خداوند] چگونه آفرينش را آغاز كرد . خداوند ، سپس زندگى ديگر را پديد مى آورد»
.
كاوش هاى علمى در باره چگونگى پيدايش زمين ، تا كنون به فرضيّه هاى مختلفى منتهى گرديده اند . هر چند هيچ يك از اين فرضيّه ها از نظر علمى ثابت نشده است ، ليكن آنچه قابل ترديد نيست ، اين است كه بدون دخالت نيرويى بى نهايت دانا و توانا ، تحوّلاتى كه از بدو پيدايش تا تحقّق شرايط زيستى در زمين ايجاد شده ، امكان پذير نبوده اند و او اين تحوّلات را بى هدف انجام نداده است . بنا بر اين ، پژوهش هاى علمى در اين باره ـ چنان كه قرآن بِدان تصريح كرده است ـ هم درس خداشناسى اند و هم درس معادشناسى .



دو . فشردگى و از هم گشودگى زمين

قرآن كريم ، «فشردگى و از هم گشودگى (رتق و فتقِ)» آسمان ها و زمين را يكى از نشانه هاى توحيد مى داند و در اين باره خطاب به كفّار مى فرمايد :
«أَوَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا .انبيا : آيه ۳۰ .
آيا كسانى كه كفر ورزيدند ، نينديشيدند كه آسمان ها و زمين ، فشرده بودند و ما آن دو را از هم گشوديم؟!»
.
راغب در المفردات آورده است :
الرَّتقُ : الضَّمُّ وَ الاِلتِحامُ ، خِلقَةً كانَ أم صَنعَةً .مفردات ألفاظ القرآن : ص ۳۴۱ مادّه «رقع» .
رتق ، به معناى بستن و پيوستن است ، در خلقت (طبيعى) باشد ، يا در صنعت .
بنا بر اين ، بايد ديد كه : مقصود از فشردگى و از هم گشودگى آسمان ها و زمين چيست ؟ و آنها چگونه دليل بر توحيدند؟
پژوهشگران قرآنى در تبيين اين كه مقصود از «فشرده بودن و از هم گشوده شدن آسمان ها و زمين» چيست ، آرا و اقوال مختلفى دارند .ر.ك : الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱۴ ص ۲۷۸ ، تفسير نمونه : ج ۱۳ ص ۳۹۵ ، زمين و آسمان و ستارگان از نظر قرآن : ص ۶۰ .از جمله طنطاوى ، آن را منطبق با نظريّه جدا شدن زمين از خورشيد دانسته است ؛الجواهر ، طنطاوى : ج ۱۰ ص ۱۹۷ .ليكن با توجّه به احاديث اين باب ، دو معنا نزديك تر به واقع به نظر مى رسند :
۱ . «رتق (فشردگى)» اشاره است به پيوستگى زمين و كُرات آسمان در آغاز خلقت ، هنگامى كه تمام جهان مادّه به صورت مايعى بوده است ؛ مايعى كه قرآن ازآن به «ماء» تعبير كرده و احاديث اسلامى ، آن را اساس آفرينش جهان دانسته اند و «فتق (از هم گشودگى)» اشاره به جدا شدن عناصر مربوط به زمين از موادّ مربوط به كرات آسمانى است .
۲ . «رتق (فشردگى)» اشاره به دورانى است كه فضا آماده پيدايش ابر و باران نبوده و زمين براى رويش گياه ، آمادگى نداشته است و «فتق (از هم گشودگى)» اشاره به دورانى است كه شرايط زندگى در زمين ، فراهم گرديده است .
بنا بر اين ، آنچه در انتهاى حديث شماره ۴ (ص ۱۶۰) آمده كه امام باقر عليه السلام به هم فشرده بودن زمين و آسمان را به شدّت نفى مى فرمايد ، ممكن است ردّ اين پندار باشد كه زمين و آسمان به صورت كنونى ، به هم پيوسته بوده اند ؛ امّا فشرده بودن آنها در ابتداى آفرينش ، به صورتى كه در صدر همين روايت آمده ، ايرادى ندارد .
به هر حال ، رتق و فتق زمين ، چه به معناى پيوستگى آن با كرات آسمانى در آغاز آفرينش و جدا شدن از آنها در مراحل بعد ، و چه به معناى فراهم نبودنِ شرايط زيستى در آن در دوران هاى اوّليه و مهيّا شدن آن براى زندگى در دوران هاى بعدى ، بى ترديد ، حاكى از قدرت و حكمت نيرويى است كه اين مراحل و دوران ها را به وجود آورده است و يكى از ادلّه متقن توحيد و خداشناسى به شمار مى رود .