حق را از میان بر مىدارد، و خُلف وعده، دشمنى خدا و مردم را به بار مىآورد. خداى پاک از هر كاستى گفته است: ”دشمنى بزرگ در نزد خدا آن است كه چیزى را بگویید و به كردار درنیاورید“ ».19. «وَ إِیاكَ وَ الْعَجَلَةَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَآنها أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْكَآنها، أَوِ اللَّجَاجَةَ فِیهَا إِذَا تَنَكَّرَتْ، أَوْ الْوَهْنَ عَنَّهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ؛ زنهار از شتاب كردن به كارها پیش از رسیدن هنگام آنها، و سستى در آنها هنگام دست دادن آنها، یا ستیزیدن در باره كارها به هنگامى كه ناشناختهاند، یا سستى كردن در آنها هرگاه روشن و آشكار باشند».
20. «وَ إِیاكَ وَ الِاسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیه أُسْوَةً، وَ التَّغَابِی عَمَّا تُغْنَى بِهِ مِمَّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُیونِ، فَإِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْكَ لِغَیرِكَ. وَ عَمَّا قَلِیلٍ تَنْكَشِفُ عَنْكَ أَغْطِیةُ الْأُمُورِ وَ ینْتَصَفُ مِنْكَ لِلْمَظْلُومِ؛ بپرهیز از خودگزینى و امتیازجویى در چیزى كه مردم در آن حقّى یكسان دارند، و غفلت كردن از آن چه باید بدان توجّه نشان داد و در برابر همه چشمها نمایان است، زیرا آن [وظیفه] از تو گرفته شده به دیگرى داده خواهد شد؛ و اندكى بیش نپاید كه پردههاى افتاده بر روى كارها از روى دیدگانت به یک سو رود، و براى ستمدیده از تو دادخواهى شود».
21. «اِمْلِكَ حَمِیةَ أَنْفِكَ، وَ سَوْرَةَ حَدِّكَ، وَ سَطْوَةَ یدِكَ، وَ غَرْبَ لِسَانِكَ. وَ احْتَرِسْ مِنْ كُلِّ ذلِكَ بِكَفِّ الْبَادِرَةِ وَ تَأْخِیرِ السَّطْوَةِ حَتَّى یسْكُنَ غَضَبُكَ فَتَمْلِكَ الِاخْتِیارَ، وَ لَنْ تَحْكُمَ ذلِكَ مِنْ نَفْسِكَ حَتَّى تُكْثِرَ هُمُومَكَ بِذِكْرِ الْمَعَادِ إِلَى رَبِّكَ؛ به هنگام برافروخته شدنِ تیزى خشمت، خویشتندار باش، و تیزى و سركشى میار، و دستِ قهر پیش مدار، و تیزى زبان بگذار، و از این جمله خوددارى كن، با سخن ناسنجیده بر زبان نیاوردن و خشم را بازداشتن، و در قهر تأخیر كردن، تا خشمت آرام شود و عنان اختیار به دستت آید؛ و چنین قدرتى بر خود نیابى جز آن كه فراوان به یاد آرى كه در راه بازگشت به سوى پروردگارى».
همین مقدار از آموزههاى امام به خوبى نشان مىدهد كه آن حضرت چگونه عدالت را تنیده در اخلاق دیده و بر آن تأكید كرده و بدان راه نموده است.
4. پاسداشت اخلاق در تنگناهاى تحقّق عدالت
در مسیر تحقق عدالت پیوسته تنگناهایى به وجود مىآید كه سخت تهدیدكننده پیوند عدالت و اخلاق است؛ تنگناهایى از جنس بحرانهاى اجتماعى، مخالفتهاى سیاسى، آشوبها و جنگها كه هر انسان عدالتخواهى را به جدایى از اخلاق مىخواند، و مجریان هر برنامه تحقق عدالتى را به سمت و سوى اجراى برنامه با عبور از موازین اخلاقى وسوسه مىكند. در این میان، امیر مؤمنان على علیه السلام پرچمدار پاسداشت اخلاق در تنگناهاى تحقق عدالت است، كه او عدالت و