رشد وارونه اسناد - صفحه 37

او روایت می‌کند فاصله‌ای وجود دارد)، به خود پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] نسبت می‌دهد. دو نسل بعد، در صحیح بخاری (م 256 ق) ما همان حدیث را با اِسناد کامل به پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] می‌یابیم ۱. شاخت ادعا می‌کرد که قرائت‌های نبوی این اخبار (و روایات) بی تردید بعد از تألیف آثاری همچون موطأ جعل شده‌اند؛ چرا که اگر قبلاً وجود می‌داشته‌اند، عالمانی چون مالک به قطع و یقین آن‌ها را در آثار خود می‌گنجاندند تا در مباحثات فقهی روی دست مخالفانشان بلند شوند ۲.
از این رو، طبق چارچوب شاختی، توسعه گفتمان فقهی در دو و نیم قرن نخست از تاریخ اسلام فرآیندی کند در پیدا کردن هرچه بیشتر منابع معتبرتر برای دیدگاه‌های فقهی یا کلامی بود. گفته‌هایی از تابعین بویژه احادیث بحث‌انگیز، از همه قدیمی‌تر و از این رو، به لحاظ تاریخی از همه دقیق‌تر بودند ۳. در مباحثات بین فقهای اولیه، مسئله اخبار [یا روایات] ضد و نقیض صحابه‌ای به دست کارشناسان فریبکاری حل شد که این گفته‌ها را به بالاترین پله بعدی نردبان اعتبار یعنی صحابه پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] نسبت می‌دادند. از این رو ما باید با این گونه از اخبار صحابه به عنوان جعلیات تاریخی برخورد کنیم ۴. تا نیمه دوم قرن دوم، مسئله اخبار ضد و نقیض از صحابه منجر شد به این که چنین اظهاراتی به خود پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] بازگردانده شود. با گذشت زمان معلوم شد که شافعی بزرگ‌ترین پرچمدار این اعتماد محض به احادیث نبوی بوده است. از آن جا که جوامع عمده احادیث اهل سنّت تقریباً به تمامی متشکل از اخباری از پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] هستند، بسیاری از محتویات آن‌ها باید بعد از عصر شافعی به جریان افتاده [و رواج یافته] باشد ۵.
جمع‌بندی شاخت یک قاعده ساده را نتیجه داد: هرچه اِسناد یک حدیث بیشتر به گذشته برگردد، ما از جعلی بودن آن و این که در تاریخ متأخرتری این جعل صورت گرفته، اطمینان بیشتری پیدا می‌کنیم ۶. جی. اچ. ای. جوین‌بال، جمع‌بندی‌های شاخت را بسط بیشتری داده است.۷ بحث‌های

1.همان، ص۱۶۵_ ۱۶۶

2.«ارزیابی مجدد حدیث اسلامی»، شاخت، نشریه جامعه آسیایی سلطنتی ، ۱۹۴۹، ص۱۵۱

3.ریشه‌های فقه محمّدی، ص۱۵۷

4.همان، ص۱۵۰

5.همان، ص۴ و ۵

6.ر.ک: ریشه‌های فقه محمّدی، ص۳۹ و ۱۶۵؛ «ارزیابی مجدّد حدیث اسلامی»، ص۱۴۷

7.. «چند شیوۀ تحلیل استادی توضیح داده شده بر اساس چندین گفته تحقیر آمیز در مورد زن از ادبیات حدیث»، جی. اچ. ای. جوین‌بال، الضنطره، شماره۱۰ (۱۹۸۹)، ص۳۵۳ و ۳۶۹؛ حدیث اسلامی: پژوهش‌هایی به ترتیب تاریخی، منشأ و تألیف در اولین حدیث، جی. اچ. ای. جوین‌بال، کیمبریج: انتشارات کیمبریج، ۱۹۸۳، ص۱۷؛ «نخستین فقهای اسلام»، جی. اچ. ای. جوین‌بال، عربیکا، سال ۳۹، شماره ۳ (۱۹۹۲)، ص۲۹۹ و ۳۰۰. G.H.A. Juynboll, “Some Isnad-Analytical Methods Illustrated on the Basis of Several Woman Demeaning Sayings from Hadith Literature,” alQantara ۱۰ (۱۹۸۹): ۳۵۳, ۳۶۹; idem, Muslim Tradition: Studies in Chronology, Provenance and Authorship in Early Ḥadīth (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۸۳), ۱۷; idem, “Islam’s First Fuqahā’,” Arabica ۳۹, no. ۳ (۱۹۹۲): ۲۹۹-۳۰۰.

صفحه از 80