این دو نفر در کنار هم از رشد وارونه اسانید، چارچوبی غالب را برای ره یافتن به تاریخ عقلانی اسلام فراهم کرده است.۱
مع الوصف پژوهش هارالد موتسکی نشان داده است که جمعبندیهای شاخت و جوینبال در باره ریشهها و تاریخگذاری حدیث، مشکل آفرین است. اولاً، فرضیه شاخت مبنی بر این که عدم توفیق یک عالم پیشین در به کارگیری حدیث نبوی در مباحثه که اقتضایش تا حدی چنین است، اثبات کند که این حدیث نبوی در آن زمان وجود نداشته، استدلالی است مخدوش.۲ شاید آن عالم از وجود چنین حدیثی مطلع نبود، یا اگر مطلع بود آن را برای استدلال مفید نمیدانست. ثانیاً، موتسکی با مراجعه به یک رشته از منابع بسیار فراگیرتر از آن چه توسط شاخت و جوینبال به کار رفته، نشان داده است که احادیث خاصی در واقع زودتر از آن چه که این عالمان پیشین معتقد بودند، ظاهر شدهاند. (در این جا اصطلاح Tradition را برای نشان دادن متن عمومی یک حدیث به کار میبریم در حالی که «روایت: Narration» بر نقل خاصی از یک خبر دلالت دارد).
فقها و محدّثان اولیه همچون زُهری (م 124 ق)، ابن جرَیج (م 150 ق) و سفیان بن عیینه(م 196 ق) به جای این که جاعلان فعال حدیث باشند، در غالب موارد به طور قابل اعتمادی به انتقال اخبار از نسل گذشته مشغول بودهاند. موتسکی با نشان دادن این که یک خبر را دو منبع مستقل از یک مأخذ مشترک شنیده بودند، توانست تاریخ تعدادی از احادیث را به زمان صحابه در نیمه دوم قرن اول هجری برساند.۳
1.. به عنوان نمونه ر.ک: نخستین اعتقادات اسلامی: رویکرد نقد منبع، مایکل کوک، کیمبریج: انتشارات دانشگاه کیمبریج، ۱۹۸۳، ص۱۷؛ گزارش هایی از سر چشمههای اسلامی، فرد دانر، ص۱۲۰؛ پژوهشهایی در نخستین فقه اسلامی، نورمن کالدِر، آکسفورد: انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۹۳، ص۱۸۹.
Michael Cook, Early Muslim Dogma: A Source-Critical Approach (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۸۱), ۱۱۰; Fred Donner, Narratives of Islamic Origins, ۱۲۰; Norman Calder, Studies in Early Muslim Jurisprudence (Oxford: Oxford University Press, ۱۹۹۳), ۱۸۹.
2.. ر.ک: «حدیثپژوهی، یک بررسی انتقادی از جی. اچ. ای. جوینبال: نافع مولی ابن عمر، و جایگاه او در ادبیات حدیث اسلامی»، نشریه آلمانی زبان اسلام، سال ۷۳، شماره ۱، (۱۹۹۶)، ص۴۰ _ ۸۰.
Quo vadis, Hadiţ-Forschung? Eine kritische Untersuchung von G. H. A. Juynboll: Nafi` the maulā of Ibn `Umar, and his position in Muslim Hadīţ Literature,’” Der Islam ۷۳, no. ۱ (۱۹۹۶): ۴۰-۸۰.
3.. ریشههای فقه اسلامی، ص۲۹۷؛ «مصنف عبد الرزاق صنعانی»، ص۱۸ _ ۲۰. نیز ر.ک: «قتل ابن ابی ح_ق_یق»، زندگینامۀ محمد، تحقیق: هارالد موتسکی، لیدن: بریل، ۲۰۰۰، ص۱۷۰ _ ۲۳۹؛ «فقه زُهری: مأخذ مشکلآفرین»، موتسکی، در نشریۀ آلمانی زبان اسلام، شماره ۶۸ (۱۹۹۱)، ص۱ _ ۴۴.
See also, Motzki, “The Murder of Ibn Abī Ḥuqayq,” in The Biography of Muḥammad, ed. Harald Motzki (Leiden: Brill, ۲۰۰۰), ۱۷۰-۲۳۹; idem, “Der Fiqh des Zuhrī: die Quellenproblematik,” Der Islam ۶۸ (۱۹۹۱): ۱-۴۴.