تفسیر قرآن به قرآن
از آن جا که مفسّر، بر تحلیل و تدبّر در آیات عنایت خاصی دارد، به طور گسترده، در تفسیر آیات، از آیات دیگر بهره گرفته است. نویسنده، در تفسیر سوره حمد و سوره اعراف به طور گستردهتری، از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره جسته است. وی در سوره ابراهیم، ذیل فصل چهارم در باب مراحل دعوت حضرت ابراهیم، از آیات دیگر، نظیر آیات 51 _ 56 سوره انبیاء، آیات 69 _ 89 سوره شعرا استفاده نموده است. در سوره نمل، ذیل آیات در قسمت تمهید مینویسد:
قبلاً ده نصّ، راجع به قوم ثمود، ذکر کردیم. قوم ثمود، یکی از قبائل نابود شده عرب است که رسول آنها صالح بود و خداوند به سبب کفر و طغیانشان آنها را هلاک نمود. نصوص دیگری که در این باب ذکر میکنیم عبارت اند از: فجر / 9، نجم / 51، شمس / 11 _ 15، بروج / 17 و 18، ق /12، قمر / 23 _ 31، ص/13، اعراف / 73 _ 79، فرقان / 38، شعراء / 141 _ 159» ۱.
نمونههای دیگر: ج1، ص177، 185، 225، 339، 351، 589، ج5، ص187، ج8، ص35، 152، 214، ج9، ص102، ج14، ص118.
تفسیر روایی
مفسّر، در آغاز تفسیر برخی از سورهها، با عناوین «ما جاء فی السنّة»، «مما ورد من آثار بشأن سوره»، «مما ورد من احادیث حول هذه السوره» و «مما ورد فی السنّة فی شأن السوره»، نوعاً روایات نقل شده از رسول خدا صلی الله علیه و آله را با تکیه بر صحاح ستّه، آورده است.
وی، ذیل سوره عصر تحت عنوان «مما ورد من آثار بشأن سوره» از تفسیر ابن کثیر آورده است: «دو نفر از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله ، هنگام ملاقات یکدیگر، از هم جدا نمیشدند، مگر این که سوره عصر را تا آخر، بر یکدیگر بخوانند و سپس هر کدام بر دیگری سلام دهد» ۲. نیز در سوره ضحی آورده است:
بخاری از جندب بن سفیان بجلی روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله بیمار شدند و دو یا سه شب نگذشت که زنی آمد و به ایشان گفت: «ای محمّد! من امیدوارم که شیطان تو را ترک کرده باشد و دو یا سه شب است که نزدیک تو نشده است (اشاره به نیامدن وحی)». سپس سوره ضحی نازل شد» ۳.
مقصود از نقل روایت، توجّه مفسّر به روایات نزول است. نمونههای دیگر: ج14، ص411 و 526، ج9، ص520، ج12، ص143.
مباحث فقهی
از آن جا که بیشتر آیات الاحکام در مدینه نازل شده و مفسّر در روند تفسیری خود به سورههای مدنی نرسیده است، بنا بر این، آیات الاحکام کمتری ذکر شده است.