روش‌شناسي تفسير «معارج التفکّر و دقايق التدبّر» - صفحه 96

فضای خالی بین هسته اتم و الکترون‌ها؛ حرکت سرسام‌آور الکترون‌ها؛ پدیده‌های کوچکی که ارکان اتم را تشکیل می‌دهند: مثل پروتون‌ها، نوترون‌ها و الکترون‌ها؛ اگر فضای خالی در اتم پر شود، یک کوه عظیم تبدیل به یک مشت سنگ می‌شود ۱.

مباحث تاریخی

مفسّر، در برخی موارد، تاریخ را به صورت حدیث یا غیر حدیث، ذکر کرده است. در سوره طه، ذیل آیه 49، راجع به خواهر موسی، مباحث تاریخی را آمیخته با تفسیر می‌آورد:
موسی به قصر فرعون رسید. خواهرش شروع کرد راه‌هایی که به قصر فرعون منتهی می‌شود را تعقیب کند و نزدیک قصر شود و شاید صدایی در داد که چه کسی مربّی شیردهی را می‌خواهد که پسر یا دختری را شیر بدهد؟» آن گاه محاوره خواهر موسی را با اهل قصر ذکر می‌کند تا آن جا که مادر موسی برای شیردهی او به قصر می‌آید و ... .
این تاریخ‌ها نوعاً حالت تفسیری بر آیات دارد که در پانوشت‌ها کمتر به منبع اشاره می‌کند. در سوره قصص، ذیل آیه 82، در قسمت «تمهید» عنوانی را از قصه قارون ذکر می‌کند که در دیدگاه اهل تاریخ، مطرح شده است. از قول ابن عباس نقل می‌کند که او (قارون) پسر عموی موسی یا نسبت دیگری با موسی داشته است. سپس می‌گوید:
فرعون آن قدر زمینه مشورت را برای او فراهم کرد که توانست از خادمان قصر فرعون شود. کلیدهای گنج‌های او، گروهی توانا را به زانو در می‌آورد. قارون بر بنی اسرائیل بسیار مباهات می‌کرد. بسیاری از اندیشمندان او را نصیحت کردند ولی او بخل می‌ورزید و به دنبال احسان نبود ۲.
نمونه‌های دیگر: ج8، ص274، ج1، ص34، 96، 97، 218، 220 و 380.

اقوال اهل سنّت

از آن جا که فرق چهارگانه اهل سنّت، در برخی از احکام و ... با هم اختلاف فتوا و دیدگاه دارند، مؤلّف به برخی از آن‌ها اشاره می‌کند، ولی باز هم تأکید می‌شود که چون عمر مفسّر دوام نیاورده است که به آیات مدنی (حاوی احکام) بپردازد، طبیعتاً اختلاف فتواها در احکام، ذکر نشده است. در باب خواندن سوره اعلی در نماز آورده است:
«امام احمد و بزّاز و ابن مردویه از علی[ علیه السلام] نقل کرده‌اند: رسول خدا صلی الله علیه و آله این سوره را دوست داشت. مسلم و احمد و اهل تسنّن از نُعمان بن بشیر از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند: رسول خدا در عید فطر و قربان و در جمعه، پیوسته «سبح اسم ربک الاعلی» و «هل اتاک حدیث الغاشیه» می‌خواند و اگر آن دو عید موافق روز جمعه می‌شد، هر دو را

1.همان، ج۹، ص۱۹۸

2.همان، ج۹، ص۴۶۳

صفحه از 104