میخواند. یعنی دو سوره را در نماز عید و در نماز جمعه با هم میخواند. ابو داوود و نسائی و ابن ماجه و ... نقل کردهاند: رسول خدا صلی الله علیه و آله سبّح اسم ربک، قل یا ایّها الکافرون، و سوره توحید را میخواند» ۱.
نمونههای دیگر: ج1، ص64، 90، 113، 151، 256، 282، 304 و ج9، ص56.
نقد نظرات مفسّران
مفسّر در طریق تدبّر و اجتهاد، بعضاً ایراد و انتقادهایی در باره نظرات دیگر مفسّران، نگاشته شده است. مانند آیه 20 سوره طه «قال فعلتُها اذاً و انا من الضالین» که مفسّران گفتهاند که «اذاً» در این جا حرف جواب (نعم) است. یعنی: موسی گفت: بله، در حالی که من جاهل بودم، این کار (قتل) را انجام دادم. بعد از چند سطر مینویسد:
نمیدانم چرا نحویها اذاً را در این آیه به عنوان ظرف، تلقّی نکردهاند و این که تنوین آن عوض از مضاف الیه محذوف باشد. همان گونه که در مورد حینئذٍ و یومئذٍ گفتهاند. این معنا به اعتبار سوابق عبارت، بیشتر به ذهن خطور میکند. یعنی «فعلتها حینئذٍ و انا من الضالین» ۲.
مورد دیگر، در سوره علق ذیل آیه 4، آمده است: «مرا به شگفتی آورده، عقیده کسی از پیشوایان لغت که گفته است لفظ اسم، اصلش ”وسم“ به معنای ”علامت“ بوده که ”واو“ آن حذف شده است. آن گاه برای گریز از ابتدا به ساکن (سم)، همزه وصل آمده است، پس اسم (علامت)، دال بر مسمّی است».
نمونههای دیگر: ج1، ص42 و 353.
سؤال و پاسخ
نویسنده، گاهی در برخی مجلّدات، سؤالی مطرح کرده و به جواب آن میپردازد. برای نمونه، در سوره تکویر، ذیل آیات 7 _ 14 آورده است: «سؤال اوّل: سبب اجراء حوادث قبل از قیامت چیست؟» آن گاه جواب میدهد که این حوادث زمینهسازی تحقّق هدف نهایی از خلقت در ظرف حیات دنیاست که همان امتحان مردم است و مجازات آنها در خیر و شر، به مقتضای حکمت خودش است ۳. بعد از آن، دو سؤال دیگر مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد.
در سوره حمد سؤال میکند: «مگر خداوند رسول اکرم صلی الله علیه و آله را هدایت نکرده بود که در سورههای حمد و فتح، بحث طلب هدایت آمده است؟» آن گاه چند دیدگاه در جواب مطرح میکند و در انتها میگوید: