روش‌شناسي تفسير «معارج التفکّر و دقايق التدبّر» - صفحه 99

مباحث علوم قرآنی

الف. نسخ

چون عمر مؤلّف دوام نیافت، به تفسیر سوره‌های مدنی که در آن‌ها عمدتاً احکام و مسئله ناسخ و منسوخ است نپرداخت؛ لذا در تفسیر پانزده جلدی مؤلّف، کمتر آیات ناسخ و منسوخ وجود دارد. لیکن در جلد نخست، نمونه‌هایی از نسخ احکام سابق دیده می‌شود.
مانند آیه دوم سوره مزّمّل که دستور به قیام در شب می‌دهد و آیه بیست همان سوره آن را نسخ می‌کند، مؤلّف می‌نویسد: «فهمیدیم که اختصاص دادن کل شب برای قیام به نماز و امثال آن، در ده سال اول رسالت بوده و بعداً آیه بیست همین سوره این تکلیف واجب را نسخ کرد و قیام قسمتی از شب بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله به عنوان قیام واجب باقی ماند. ولی به غیر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام در شب (نافله و بیداری شب و سحر)، استحباب دارد» ۱.
نمونه‌های دیگر: ج1، ص151، 187 و 193 ۲.

ب. نزول قرآن بر هفت حرف

حبنکه، در تفسیر سوره فرقان در قسمت «تدبّر سورة الفرقان» از قول بخاری و مسلم، ماجرایی را نقل می‌کند که عمر از هشام بن حکیم، سوره فرقان را بر حروف کثیره می‌خواند که من از رسول خدا صلی الله علیه و آله نشنیده بودم. با او به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتیم که در نهایت حضرت فرمود:
انّ هذا القران انزل علی سبعة احرف فاقرؤوا ما تیسّر منه.
وی در انتها می‌نویسد:
این حدیث یکی از دلایلی است که قرآن بر هفت حرف نازل شده است.

مقایسه ترتیب نزول سور در سه تفسیر «معارج التفکّر»، «التفسیر الحدیث» و «بیان المعانی»

بزرگانی چون شیخ مفید، بر این باورند که در مصحف امیر المؤمنین علیه السلام، مکّی بر مدنی و منسوخ بر ناسخ مقدّم بوده است. آیة اللّه خویی نوشته است که تردیدی نیست که مصحف امیر المؤمنین علیه السلام به لحاظ ترتیب سور با قرآن موجود، تفاوت داشته است و علما بر این حقیقت توافق دارند. و نیز بنا به گزارش سیوطی، مصحف امیر المؤمنین علیه السلام، بر اساس نزول مرتّب شده است، ولی برخی از معاصران (استاد مهدوی‌راد) بر این باورند که مصحف ایشان هیچ تفاوتی با قرآن موجود ندارد، نه در آیات و نه در ترتیب، بلکه آن چه مصحف حضرت را ممتاز می‌ساخته، تفسیر‌ها، تأویل‌ها، مصداق‌یابی‌ها و روشنگری‌های وحیانی در قالب تفسیر و تأویل بوده که امیر المؤمنین علیه السلام نوشته‌اند و مصحف ایشان، در این جهت ویژگی داشته است ۳.

1.همان، ج۱، ص۱۶۶

2.همان سورۀ مزمّل

3.مجلّۀ تحقیقات علوم قرآن و حدیث، ص۸۴

صفحه از 104