مباني فقه‌الحديثي سيّد عبدالله شُبَّر در مصابيح‌الأنوار في حلّ مشکلات الأخبار - صفحه 71

دانشمندان، خود نیز، به مناسبت، بحث‌های درخور توجهی ذیل احادیث کتاب ارائه کرده و مستند به آیات، روایات، استدلال‌های عقلی، کلامی و علمی، به حل و شرح احادیث پرداخته است. بر این اساس، در مقاله حاضر برآنیم که پس از شناخت کلّیاتی در باره چگونگی جمع و تدوین مصابیح‌الانوار، مهم‌ترین مبانی فقه الحدیثی شبّر را همراه با نمونه‌های متعدد نشان دهیم.

حلّ مشکلات اخبار در مصابیح‌الأنوار

شبّر در مصابیح الأنوار به بیان مضمون 263 حدیث _ که در فهم آنها به نوعی ابهام و پیچیدگی وجود دارد _ پرداخته است. او در نخستین جلد اثر خود، فقط در باره روایات اعتقادی سخن گفته است؛ چنان‌ که جلد دوم آن در بردارنده روایات اعتقادی، فقهی و اخلاقی است. شبّر در مقدمه کتاب، دریای علوم اهل بیت علیهم السلام را منبع سرشار پاسخگویی به همه مشکلات و دشواری‌ها دانسته و در بیان انگیزه خود از تألیف مصابیح‌الأنوار، با اشاره به بحث و فحص خود در فهم روایات دیریاب، از فراهم آوردن کتابی جداگانه در دستیابی به معانی احادیث دشوار سخن گفته است تا مرجع پویندگان راست‌گفتار و درست‌کردار علوم اهل بیت علیهم السلام قرار گیرد.۱
شبّر ابتدا سند و سپس متن حدیث را ذکر می‌کند و در ادامه، ذیل عناوین بیان
یا ایضاح و تبیین به ذکر مشکلات موجود در فهم حدیث می‌پردازد و احیاناً مخالفت آن
را با اصول امامیه بیان می‌کند. سپس به ذکر وجوه حل مشکل از دیدگاه علما پرداخته،
در پایان، ذیل عنوان «أقول» به بیان نظرات خویش می‌پردازد. از منابع مورد استناد او،
افزون بر آیات و روایات، می‌توان از استدلال‌های عقلی و کلامی، اقوال عالمان پیشین، بویژه بیانات علامه مجلسی در بحار الأنوار، یاد کرد. شبّر برای حل و شرح مشکل مورد
نظر خود، گاه از وجوه متعدد استفاده می‌کند؛ چنان ‌که گاه نیز ذیل توضیحات
خود، بحث‌های کلامی مفصلی با عنوان تذییل یا تتمه می‌آورد. مبنای انتخاب احادیث در مصابیح‌الأنوار، آوردن احادیث مشکل۲ و نه لزوماً متعارض بوده است؛ چنان ‌که
مخالفت ظاهر حدیث با قرآن و نصوص متواتر، اصول مذهب و دلایل عقلی و موافقت
با اخبار عامه از مبانی گزینش احادیث در مصابیح‌الأنوار و اقدام به شرح و توضیح آنها

1.. مصابیح‌الانوار، ج۱، ص۲.

2.. احادیثی که به لحاظ اشتمال بر معانی غامض و دشوار، فهم آنها سخت و آمیخته با تردید است (ر.ک: فقه الحدیث و نقد الحدیث، ص۲۰۹).

صفحه از 87