به شمار میرود.
سید عبدالله شبّر خبر واحد را مستقلاً علمآور و مستلزم عمل نمیداند و معتقد است هر گاه خبر واحد با قرآن و سنت قطعی و اجماع امامیه و دلایل قطعی عقلی در تعارض باشد، نباید آن را پذیرفت، ولی چنانچه خبری با سند صحیح و طرق متواتر نقل شده باشد، نباید آن را طرح کرد؛ بلکه باید به گونهای به توجیه آن پرداخت.۱
مبانی سیّد عبدالله شبّر در فهم روایات
سید عبدالله شبّر، در مصابیحالأنوار، در مقام فهم معانی روایات با تکیه بر بایستههای عمومی فهم متون روایی، مبانی اعتقادی متعددّی داشته است که بیش و کم در سراسر اثر خود به آنها چشم دوخته و فرایند فهم خود از روایات را مبتنی بر آنها سامان داده است. در ادامه، در باره مهمترین این مبانی _ که آنها را از رهگذر تأمّل در سخنان شبّر به نقل علمای پیشین یا از سوی خود، استظهار کردهایم _ سخن میگوییم.
1. شناخت واژگان غریب و علوم عربّیت
الف. غریب الحدیث
شبّر برای تبیین معانی مفردات روایات مشکل، کوشش فراوان کرده است. او با مراجعه به کتب لغت متعدد و به طور خاص، النهایه ابن اثیر، در صدد فهم صحیح از معنای واژگان حدیث است؛ برای نمونه در بیان معنای حدیث «إِذَا کَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ أُتِی بِالشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ فِی صُورَةِ ثَوْرَینِ عَقِیرَینِ»، با استناد به النهایة ابن اثیر واژه عقیر را شتر یا گوسفند ذبح شده معنا کرده است.۲
همچنین در حدیث دیگر، سلیل الهدی را به معنای فرزندی دانسته است که در کثرت اتصاف به اوصافی چون هدایت شبیه به پدر خویش است، یا مولودی که از هنگام ولادت تا وفات منسوب به هدایت باشد.۳ هر چند وی منبع لغوی خود را در این قول ذکر نکرده، ولی ظاهراً مستند به لسان العرب سخن گفته است.۴ او همچنین در بیان واژه أنیق در ضمن حدیثی در باره اوصاف قرآن، میگوید:
1.. همان، ج۱، ص۱۱؛ ج۲، ص۲۵۱؛ ج۱، ص۳۸۳.
2.. همان، ج۲، ص۱۴۷.
3.. همان، ج۲، ص۳۳۰.
4.. لسانالعرب، ج۱۱، ص۳۳۹؛ نمونههای بیشتر را ر.ک: مصابیحالانوار، ج۲، ص۲۲۱، ۲۷۳، ۲۷۴ و ۲۷۶.