مباني فقه‌الحديثي سيّد عبدالله شُبَّر در مصابيح‌الأنوار في حلّ مشکلات الأخبار - صفحه 80

هر گاه رأی مفسران و شارحانِ قبل را پسندیده است، آنها را تأیید کرده است؛ چنان ‌که هرگاه به مشکلی در اقوال پیشینیان برخورد نموده، آن را گوشزد نموده و عالمانه به نقد آن پرداخته است؛ برای نمونه در حدیث مربوط به رؤیت خداوند، ضمن ردّ قول محقق داماد در تأویل حدیث می‌گوید:
این تأویل منطبق با اصول امامیه نیست.۱
همو در موضع دیگر، با نهایت احترام قول علامه مجلسی رحمه الله علیه را مبنی بر آنچه در هنگام به خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام اتفاق می‌افتد، نقد کرده است:
....آنچه مجلسی رحمه الله علیه بیان کرده، نیکوست به جز این که او نسبت دادن تعبیر و تأویل را به رؤیای پیامبران و ائمه جایز ندانسته است. چگونه این قول را برگزیده، در حالی که به همه اخبار اشراف دارد؟۲
در حدیثی دیگر، در باره هیأت ظاهری آدم و حوّا هنگام هبوط، پس از نقل سخنان فیض کاشانی، تأویلات او را مورد قبول ائمه علیهم السلام ندانسته است.۳

6. استناد به روایات هم‌مضمون و مشابه

یکی از مبانی مهم فقه الحدیث، جمع‌آوری روایات هم‌مضمون و فهم نسبت‌ آنها برای درک مقصود اصلی گوینده حدیث است.۴ شبّر، علاوه بر احادیث مرتبط به موضوع حدیثِ مشکل، به احادیث متقابل آن نیز توجه داشته است؛ چنان ‌که در موارد متعددی به احادیثی که حتی با احادیث وارد شده در یک موضوع خاص متعارض‌اند، اشاره یا احتمالات متعدد دیگری را بیان کرده است. در مواردی نیز که تعداد احادیث وارد شده در تأیید موضوع، زیاد است، همه آنها را ذکر نکرده و فقط به آوردن چند شاهد تأیید اکتفا نموده است؛ برای نمونه دو وجه در توجیه حدیث زیر، بیان کرده و در بیان وجه اول، از حدیث هم مضمون دیگری کمک گرفته است:

1.. مصابیح‌الانوار، ج۱، ص۷۸.

2.. همان، ج۲، ص۴.

3.. همان، ج۱، ص۴۱۰؛ نمونه‌های بیشتر را ر.ک: همان، ج۱، ص۱۰۶، ۱۷۵، ۳۹۶؛ ج۲، ص۳۸، ۱۷۵ و ۲۱۲.

4.. روش فهم حدیث، ص۱۵۱.

صفحه از 87