اخبار و مضمون آنها آشنا نیستند و مثلاً به نظرشان میآید که شصت با حسابی که در نظر گرفتهاند، منطبق نمیشود، و ناچار آن را بر وفق مراد خود تغییر میدهند.۱
وی در همین روایت معتقد است که ممکن است تصحیف دیگری در دو واژه « الر» و «المر» رخ داده باشد که کاتب، به اشتباه، «المر» را «الر» نوشته است.۲
شبّر در حدیث دیگری نیز که آن را در تفسیر آیه 44 سوره زخرف۳ در بیان معنای ذکر از الکافی نقل میکند، احتمال تصحیف را در نظر میگیرد و مینویسد:
ممکن است در این حدیث توهم یا اسقاط یا جایگزینی یک آیه به جای دیگری سهواً از طرف راوی یا ناسخ رخ داده باشد و در اصل، این حدیث در تفسیر آیه 43 سوره نحل (فسئلوا أهل الذکر إن کنتم تعلمون) وارد شده باشد.۴
شبّر احتمال تحریف احادیث را نیز در نظر داشته است؛ چنان که در روایت «نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نِیَّةُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ کُلُّ عَامِلٍ یَعْمَلُ عَلَی نِیَّتِه» میگوید:
در این حدیث، دو واژه خیر و شر بنا بر مفعول بودن برای نیة، باید منصوب باشند؛
ولی افتادن الف، افعل تفضیل بودن و قرار گرفتن آنها در محل خبر را برای مبتدا به ذهن متبادر میکند و این نوعی تحریف است. بر این مبنا، معنای حدیث، آن است که مؤمن هنگامی که نیت کار خیری میکند، هر چند آن را انجام ندهد، در زمره اعمال او محسوب میشود و پاداش آن را دریافت خواهد کرد؛ چنان که کافر هنگام نیت برای انجام دادن کار شرّ، آن عمل را در زمره اعمالش خواهد یافت و عقوبت آن را خواهد کشید.۵
8. اعتقاد به وجود تقیه در روایات
سید عبدالله شبّر تقیه را یکی از راهکارهای حل تعارض احادیث دانسته است. در حدیثی در الکافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است:
امام صادق علیه السلام فرمود: ممکن است خدا امر کند و نخواهد و خواهد و امر نکند، شیطان را امر کرد که به آدم سجده کند و خواست که سجده نکند و اگر میخواست سجده
1.. همان.
2.. همان، ج۱، ص۳۰۷.
3.. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ فَرَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله الذِّکْرُ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ علیهم السلام الْمَسْئُولُونَ وَ هُمْ أَهْلُ الذِّکْر (همان، ج۱، ص۳۶۵).
4.. همان، ج۱، ص۳۶۴؛ نمونههای بیشتر را ر.ک: همان، ج۱، ص۷۳، ۱۰۰، ۳۶۶؛ ج۲، ص۲۵۹.
5.. همان، ج۲، ص۶۱؛ همچنین ر.ک: همان، ج۲، ص۷۳.