مباني فقه‌الحديثي سيّد عبدالله شُبَّر در مصابيح‌الأنوار في حلّ مشکلات الأخبار - صفحه 84

می‌کرد. و آدم را از خوردن آن درخت نهی فرمود و خواست که از آن بخورد و اگر نمی‌خواست، او نمی‌خورد.1
شبّر یکی از وجوه حل مشکل در این حدیث را امکان حمل بر تقیه‌ای بودن آن
می‌داند؛ زیرا عقیده امامیه در مسأله جبر و تفویض بر اساس عدل و امر بین الامرین است
و خداوند به هر چه امر کند، همان را اراده می‌کند و آنچه را نهی کند، اراده نمی‌کند و اساساً خداوند طالب خیر محض است و فعل قبیح و شرّ را اراده نمی‌کند؛ بلکه از انجام آن
اکراه دارد. شبّر این روایت را به سبب دلالت آن، موافق با اصول جبریه و مخالفان
دانسته است.2
او روایت دیگری را که خلقت خیر و شر را به دست خدا می‌داند، نیز تقیه‌ای و موافق عامه دانسته است. در این حدیث آمده است:
خداوند به موسی علیه السلام فرمود: من خدایی هستم که جز من شایسته پرستش نیست، خیر و شر را آفریدم و آن را به دست هر کس که دوست داشتم، جاری ساختم. خوشا به حال کسی که خیر را بر دستش جاری کنم و بدا به حال کسی که بد را بر دستش روان سازم! وای بر کسی که در این امر چون و چرا کند!3
طبق اعتقاد اشاعره انسان در همه اعمال خود مجبور است و فاعل تمام امور خداست. او خوب و بد و طاعات و معاصی را آفریده و اراده خداوند بر آنها قرار گرفته است؛ در حالی که از دیدگاه امامیه آدمی در ارتکاب معاصی و فعل خیرات مجبور نیست و بسیاری از شرور یا ماهیت عدمی دارند، یا مقدمه بسیاری از خوبی‌ها به شمار می‌روند یا این که جهل آدمیان باعث به وجود آمدن شرور و بدی‌ها شده است.4

9. پرهیز از تأویلات نابجا و واگذاری علم مشکلات روایی به انبیا و ائمه علیهم السلام

تأویل حدیث به معنای حمل حدیث بر معنای مرجوح آن است؛ یعنی هرگاه نتوان معنای ظاهر حدیث را طبق قراین قرآنی، حدیثی، عقلی یا عرف متشرعان پذیرفت، احتمالاً گوینده حدیث، بر خلاف ظاهر راجح، معنای مرجوح را اراده کرده است.۵ شبّر در موارد

1.. الکافی، ج۱، ص۱۵۱.

2.. مصابیح الانوار، ج۱، ص۹۲.

3.. همان، ج۱، ص۱۱۱.

4.. همچنین ر.ک: همان، ج۱، ص۱۱۲، ۴۲۸؛ ج۲، ص۶۲، ۸۳، و ۴۴۵.

5.. مقباس الهدایة،ص۲۵۰؛ نیز ر.ک: «مجلسی و تأویل روایات»، ص۸۳.

صفحه از 87